دانلود پروژه , مقاله , پایان نامه و ...

۳۷۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

مقاله بررسی و تهیه دستورالعمل جهت استقرار یک نظام کنترل داخلی

مقاله بررسی و تهیه دستورالعمل جهت استقرار یک نظام کنترل داخلی

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.

تعداد صفحات : 45  

 مقدمه
کنترل داخلی از نظر حسابرسان مستقل نیز حائز اهمیت بسیاری می‌باشد. زیرا حدود، نوع و اجرای کنترلهای داخلی بیشش از هر موضوع دیگر، در تعیین روش‌های حسابرسی و حجم رسیدگی‌های حسابرس موثر می‌باشد و حسابرس مستقل پس از بررسی چگونگی کنترل‌های داخلی می‌تواند نسبت به گستردگی رسیدگی‌ها جهت اظهار نظر نسبت به گزارشهای مالی تصمیم لازم را اتخاذ نماید.
مدیران همواره در تلاشند که بهترین کنترلهای داخلی را در سازمان خود مستقر کنند؛ چون می‌دانند که در نبود سیستمم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی سازمان و کمینه کردن رویدادهای غیرمنتظره بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی وجود این کنترلهای داخلی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک از دست دادن داراییها و دستیابی به اطمینان معقول از اعتمادپذیری صورتهای مالی و رعایت قوانین و مقرارت خواهد شد (محمدی، 1387).
کنترل داخلی، یک رویداد نیست، بلکه مجموعه‌ای از عملیات و فعالیتها بر پایه ستانده است. کنترل داخلی باید به‌عنوان جزءء لازم هر سامانه‌ای شناسایی شود که مدیریت برای تنظیم و راهنمایی آن فعالیتها به‌کار می‌گیرد، نه به‌عنوان یک سامانه جداگانه در درون یک دستگاه اجرایی (COSO, 1992). با این مفهوم کنترل داخلی، کنترل مدیریت است که در درون یک واحد به‌عنوان بخشی از زیرساخت کنترل مدیریت به‌وجود می‌آید تا به مدیران در انجام کار یک واحد و دستیابی به هدفهای آن بر یک پایه و اساس مداوم کمک کند؛ لذا عاملی کلیدی در کمک برای دستیابی به هدف و کمینه کردن مشکلات اجرای مناسب کنترل داخلی است. کنترل داخلی جزء جدایی‌ناپذیر در اداره امور سازمان است که باعث فراهم شدن اطمینان منطقی در دستیابی سازمان به هدفهایش می‌شود (کرباسی یزدی، 1384).
کنترلهای داخلی بخش مهمی از اداره یک سازمان است که شامل طرحها، شیوه‌ها و روشهای اجراشدنی برای دستیابیی به وظیفه‌ها، هدفها و مقاصد و به‌عبارت دیگر پشتیبانی از مدیریت بر مبنای عملکرد است و نیز به‌عنوان اولین خط دفاعی در حفاظت از داراییها، پیشگیری، کشف خطاها و تقلب به‌کار می‌رود. مسئولیت پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه در بخش عمومی بر عهده مدیران است. مدیران با استقرار کنترل داخلی و به‌کارگیری پیوسته سیستمهای مناسب حسابداری، این مسئولیت را ایفا خواهند کرد و از آنجا ‌که عملیات سازمانهای بخش عمومی متفاوت از یکدیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیه سازمانها و دستگاههای بخش عمومی مقدور نیست. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد (محمدی، 1387).
از طرفی پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات، ضرورت بهنگام‌سازی راهنماییهای کنترل داخلی در رابطه با سامانه‌های نوینن رایانه‌ای را ایجاد می‌کند؛ لذا مدیران نیز برای اطمینان از این که فعالیتها در کنترل بوده و اثربخش هستند، باید در صورت لزوم بِروز شوند.
البته کنترل داخلی نمی‌تواند موفقیت یک واحد اقتصادی یا حتّی تداوم حیات آن را تضمین کند. حتی اثربخش‌ترین سیستمم کنترل داخلی، تنها می‌تواند به واحد اقتصادی کمک کند تا به اهداف تجاری اساسی دست یابد.کنترل داخلی اثربخش می‌تواند مدیریت را به اطلاعاتی دربارة پیشرفت یا عدم پیشرفت در راستای تحقق اهداف مجهز کند، امّا نمی‌تواند رویدادها یا پدیده‌های غیر قابل کنترل مانند سیاست‌ها یا برنامه های دولت، اقدامات رقبا یا شرایط اقتصادی را تغییر دهد. ولی برای دستیابی به اکثر اهداف مهم، بکارگیری کنترلهای داخلی گریز ناپذیر است. به همین جهت، تقاضا برای سیستم‌های بهتر و برتر کنترل داخلی و گزارش عملکرد آنها بطور مدام رو به افزایش است. با دقت نظر بیشتر می‌توان دریافت که کنترل داخلی ابزاری مفید برای حل مشکلات بالقوه است. کنترلهای داخلی تنها به حسابداری و امور مالی محدود نمی‌شود بلکه تمام واحد و فعالیت‌های آن را شامل می‌شود.
کنترل های داخلی
برداشت افراد از اصطلاح کنترل داخلی متفاوت است. این امر باعث سردرگمی بازرگانان، قانون‌گذاران، تدوین‌کنندگان مقرراتت و دیگران را به دنبال داشته است. این برداشت‌های ناهمگون و انتظارات متفاوت، مشکلاتی را برای واحدهای اقتصادی به‌بار می‌آورد. چنانچه در قوانین، مقررات یا دستورالعمل‌ها واژه «کنترل داخلی» به‌کار می‌رود بی آنکه تعریفی صریح و روشن از آن آورده شود آنگاه بر دامنه مشکلات افزوده می‌شود.
تعریف کنترل داخلی
کنترل داخلی فرایندی بنیادی و پویاست که خود را به‌طور مداوم با تغییرات رو در روی سازمان هماهنگ و منطبق می‌سازد.. مدیریت و کارکنان در همه سطوح مجبور و ملزم به ارتباط با این فرایند هستند تا ریسکها را شناسایی و اطمینان معقولی از دستیابی به رسالت سازمان و هدفهای کلی آن کسب کنند. پس کنترلهای داخلی مجموعه اقداماتی است که مدیران برای تامین اطمینان نسبی از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاستهای وضع‌شده انجام می‌دهند تا کارایی و سودمندی عملیات را بالا برده و به هدفهای از قبل تعیین شده دست یابند (محمدی،1387). به‌عبارت دیگر، کنترلهای داخلی شامل طرح سازمان و تمامی رویه‌های هماهنگ پذیرفته‌شده در یک سازمان است که برای حفاظت از داراییها، رسیدگی به درستی و اتکاپذیری داده‌های حسابداری، ارتقای کارامدی عملیات و تشویق جهت پیروی از رویه‌های مدیریتی تجویز شده است.
کنترل داخلی، یک رویداد یا وضعیت خاص نیست، بلکه مجموعه‌ای از اقدامات متوالی و فراگیر است که به همه فعالیتهایی سازمان نفوذ و تسری پیدا می‌کند. این اقدامات در گستره عملیات یک سازمان و به شکلی مستمر روی می‌دهد. آنها در مسیری که مدیریت سازمان را اداره می‌کند و پیش می‌برد، به‌صورتی فراگیر و جدایی‌ناپذیر از آن وجود دارند.
کنترل داخلی باید درونی و اصلی باشد، نه بیرونی و مجزا. با درونی و نهادی کردن آن، کنترل داخلی به عنوان عاملیی اصلی و جدایی‌ناپذیر از فرایند اساسی مدیریت در امور برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت در خواهد آمد. مسئولیت یک کنترل داخلی خوب بر عهده مدیران است. مدیریت هدفها را یکپارچه می‌کند، فعالیتها و سازوکارهای کنترلی را در جای خود جایگذاری و کنترل را نظارت و ارزیابی می‌کند. بنابراین کنترل داخلی ابزاری برای مدیریت و به‌طور مستقیم مرتبط با هدفهای سازمان است. با اینکه مدیریت رکن اصلی کنترل داخلی است، اما همه کارکنان سازمان نقشهای مهمی در ایجاد واجرای آن دارند. کارکنان افرادی هستند که کنترلهای داخلی را به اجرا در می‌آورند؛ پس سیستم کنترل داخلی زمانی در بخش عمومی می‌تواند اثربخش باشد که در استقرار آن به رفتار اخلاقی و شایستگی‌های فنی کارکنان توجه شود. بنابراین دستیابی به کنترل داخلی مناسب، مستلزم وجود کارکنان متعهد و درستکار و دارای ارزشهای اخلاقی قوی است.
کنترل داخلی فرآیندی است که به منظور کسب اطمینان معقول(نسبی) از تحقق اهدافی که توسط هیئت مدیره، مدیریت وو سایر کارکنان یک واحد اقتصادی برقرار می‌شود، اطلاق می‌گردد. این اهداف به پنچ گروه زیر دسته‌بندی می‌شوند:
1. اثربخشی و کارآیی عملیات
2. قابلیت اعتماد گزارشدهی مالی
3. رعایت قوانین و مقررات مربوط
4. تشویق کارکنان به رعایت رویه‌های واحد تجاری و سنجش میزان رعایت رویه‌ها
5. حفاظت دارایی‌ها در برابر ضایع شدن، سوءاستفاده و تقلب.
این تعریف مفاهیم ذیل را به همراه دارد :
کنترل داخلی یک فرآیند است. کنترل داخلی، خود هدف و غایت نیست بلکه ابزاری برای دستیابی به اهداف است.
کنترل داخلی به‌دست کارکنان واحد اقتصادی طراحی و اجراء می‌شود. کنترل داخلی فقط آمیزه‌ای بی‌روح از فرم‌ها وو دستورالعمل‌ها نیست، بلکه مشارکت تمامی کارکنان واحد اقتصادی را می‌طلبد.
از کنترل داخلی تنها انتظار می‌رود که برای مدیریت و هیئت مدیره واحد اقتصادی، اطمینانی معقول فراهم آورد نه اطمینانیی مطلق.
هدف کنترل داخلی، دست یافتن به اهداف است، اهدافی که در یک یا چند گروه متمایز و در عین حال شبیه به‌هم قرارر می‌گیرند.
این تعریف از کنترل داخلی، به دلیل اینکه به زیر مجموعه‌های کنترل داخلی نیز توجه دارد، کلّی و فراگیر است. برای مثال،، در صورت تمایل می‌توان جداگانه برکنترلهای حاکم بر گزارش‌دهی مالی یا کنترلهای حاکم بر رعایت قوانین و مقررات، تمرکز کرد.
با استناد به این تعریف می‌توان اثر بخشی کنترل داخلی را به صورت زیر تعریف کرد :
کنترل داخلی در صورتی اثربخش تلقی می‌شود که هیئت مدیره و مدیریت از موارد زیر اطمینان معقول داشته باشند:
• * آگاهی از میزان دستیابی به اهداف عملیاتی واحد اقتصادی
• * تهیه صورتهای مالی قابل اعتماد
• * رعایت قوانین و مقررات مربوط
هرچند کنترل داخلی یک فرآیند است، امّا اثربخشی آن، وضعیتی از این فرآیند در یک مقطع یا مقاطعی از زمان است.
به‌طور خلاصه، ساختار کنترلهای داخلی شامل کلیه اقداماتی است که به عمل می‌آید تا مدیریت اطمینان یابد هر چیزی بهه گونه‌ای که باید، عمل می‌کند.
انواع کنترلهای داخلی
1- کنترلهای داخلی عملیاتی (اداری )
کنترلهایی هستند که بر صورتهای مالی تأثیری ندارند یا تأثیر اندکی دارند و به‌طور مستقیم مورد توجه حسابرسان مستقلل قرار نمی‌گیرند. این کنترلها به‌منظور دستیابی به اهدافی چون کارآیی و سودمندی عملیات و رعایت رویه‌های مورد نظر مدیریت در تمام قسمت‌ها و دوایر واحد تجاری استقرار می‌یابند.
2- کنترلهای داخلی حسابداری (مالی)
کنترلهایی هستند که مستقیماً بر قابلیت اتکای مدارک حسابداری و صورتهای مالی اثر دارند و به‌منظور دستیابی بهه اهدافی چون حفاظت دارایی‌ها، قابلیت اتکای مدارک حسابداری و تهیه صورتهای مالی قابل اطمینان استقرار می‌یابند.
انواع کنترلهای داخلی حسابداری (مالی)
۱ - کنترل پایه (اولیه) :
حداقل کنترلهای داخلی لازم جهت اطمینان از ثبت صحیح و کامل فعالیت‌های واحد تجاری مانند: مشاهده عینیی دارائی‌های ثابت، بررسی اجمالی گردش حساب به‌منظور تعیین اقلام غیر عادی، تهیه و تنظیم صورت‌ مغایرت بانکی یا رفع مغایرت، تهیه و تنظیم تراز آزمایشی.
۲ - کنترلهای انظباطی(ثانویه) :
کنترلهایی که جهت اطمینان از حسن اجرای کنترلهای داخلی پایه و حفاظت از اموال و دارایی‌های واحد تجاری صورتت می‌گیرد.
کنترلهای انظباطی در شرکت‌هایی مستقر می‌گردند که حجم فعالیت آنها گسترده می‌باشد.
کنترلهای انظباطی خود به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند:
الف) کنترلهای سرپرستی: به‌منظور حصول اطمینان از حسن اجرای کنترلهای پایه صورت می‌گیرد.
ب) کنترلهای حفاظتی: به‌منظور استفاده صحیح از دارایی‌ها و حفاظت از آنها به کار گرفته می‌شود تا از وارد آمدن خسارتت یا سوءاستفاده از آنها جلوگیری شود.
ج) کنترلهای تفکیک وظایف: تفکیک وظایف و مسئولیت‌ها بین کارکنان به نحوی که هیچ فردی مسئولیت انجام و ثبت یکک معامله را از ابتدا تا انتها به‌عهده نداشته باشد. به طور کلی،کنترل و نظارت هر فرد(قسمت) توسط فرد (قسمت) دیگر.
ابزارهای دستیابی به کنترلهای داخلی
از آنجائی‌که عملیات هر واحد تجاری متفاوت از واحدهای تجاری دیگر است، لذا استقرار کنترلهای داخلی یکسان برای کلیهه واحدهای تجاری مقدور نمی‌باشد. استقرار کنترلهای خاص در هر سیستم به عواملی چون اندازه، نوع عملیات و هدفهای سازمانی که سیستم برای آن طراحی شده است، بستگی دارد.
ویژگی‌های محیط فعالیت‌های از نوع دولتی
هیأت تدوین استاندارهای حسابداری دولتی (GASB)، در بیانیة مفهومی
شماره یک خود اعلام نموده است که محیط فعالیت‌های از نوع دولتی
(غیر انتفاعی) مؤسسات بزرگ بخش عمومی نظیر دولت و شهرداری‌ها، تحت تأثیر ویژگی‌های مهمی به شرح زیرر می‌باشند.
1- ویژگی‌های اصلی (ساختاری و خدماتی) شامل:
الف- شکل نمایندگی دولت و تفکیک یا توزیع قدرت (تفکیک قوا)
ب- سیستم اداره امور حکومت (فدرال یا متمرکز)
ج- رابطه پرداخت‌کنندگان مالیات یا عوارض نسبت به خدمات دریافتی
2- ویژگی‌های کنترلی متأثیر از ساختار دولت شامل:
الف- بودجه به عنوان بیانیه سیاست‌های عمومی و مقاصد مالی و روشی جهت اعمال کنترل
ب- استفاده از سیستم حسابداری حساب‌های مستقل برای اهداف کنترلی
3- سایر ویژگی‌ها شامل:
الف- وجود افتراق بین سازمانها به رغم وجوه تشابه در طراحی
ب- سرمایه گذاری در خور ملاحظه در دارای‌های سرمایه‌ای که درآمد تولید نمی‌کنند.
ج- طبع و ماهیت فرایند سیاسی
بیانیه مفهومی شماره یک هیأت مشورتی استانداردهای حسابداری دولت فدرال (FASAB) 4مصوب سال 1993 نیزز ویژگی‌های منحصر به فردمحیطی دولت را به شرح خلاصه زیر بیان نموده است.
1- اقتدار و حاکمیت: حکومت مرکزی به عنوان سیستمی عمل می‌کند که شهروندان از طریق آن، حاکمیت خود را اعمالل می‌نمایند. حکومت مرکزی با تدوین قوانین و مقررات و وضع مالیات، سطوح مختلف اقتصادی ملی و جامعه را تحت کنترل قرار می‌دهد.
2- تفکیک قوا: به منظور جلوگیری از سوء استفاده احتمالی از قدرت حکومت مرکزی، قدرت بین سه قوه مجریه، مقننه وو قضائیه توزیع و تفکیک گردیده است و از طریق مکانیزم توازن و کنترل هر یک از قوا توسط قوای دیگر کنترل می‌شود.
3- سیستم حکومت مرکزی: این سیستم از سه سطح دولت مرکزی، ایالتی و محلی تشکیل می‌شود و این امر،، پاسخگویی دقیق به بسیاری از برنامه‌ها را مشکل می‌کند.
4- مسئولیت تأمین امنیت و رفاه عمومی: تأمین امنیت و رفاه عمومی از وظایف منحصر به فرد دولت محسوب گردیده و درر این مورد مسئولیت پاسخگویی دارد.
5- قدرت اخذ مالیات، استقراض و انتشار پول: دولت مرکزی دارای قدرت دسترسی منحصر به فرد به منابع مالی است وو می‌تواند مالیات وضع کند، وام بگیرد و پول منتشر نماید.
6- نفوذ گروه‌های سازمان یافته (فرایند سیاسی):‌ارزیابی یا بررسی تأثیر گذاری سیاست‌های اعمال شدة دولت مرکزیی توسط افراد مشکل است. بنابراین افراد به سزماندهی گروهی روی آورده و گروه‌های بزرگ و کوچک تشکیل می‌دهند. بسیاری از مقامات رسمی منتخب و منتصب دولت مرکزی و گروه‌هائی که این افراد به آنها پاسخگو می‌باشند، به اطلاعاتی در مورد هر یک از برنامه‌ها، وظایف یا فعالیت‌های دولت علاقمندند.
7- سیستم سیاسی در برابر بازارهای رقابتی: پرداخت مالیات توسط شهروندان به صورت اجباری و غیرداوطلبانه و برر اساس مصرف، ثروت یا درآمد، صورت می‌گیرد.تصمیم‌گیری در مورد خدمات عمومی که ارائه می‌شود، تصمیمی جمعی است که از طریق سیاسی اتخاذ می‌شود، از این رو شهروندان اختیار کمی در انتخاب نوع و میزان خدمات عمومی که پول برای آن پرداخت می‌کنند دارند. به دلیل فقدان یک بازار رقابتی اندازه‌گیری کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده توسط دولت، مشکل است و اندازه گیری ارزش افزوده ناشی از اجرای برنامه‌های دولتی به رفاه اجتماعی از طریق معیارهای متداول نظیر سود خالص امکان‌پذیر نمی‌باشد.
8- دارایی‌ها: در بخش خصوصی، انتظار می‌رود که دارای‌ها دارای منافعی بیش از مخارج آن باشد. در این بخش منافع درر قالب جریانات نقدی ورودی اندازه‌گیری می‌شود و به همین دلیل دارای‌ها تحصیل می‌شوند که انتظار ورود جریانهای نقدی آن بیش از هزینه‌های تحصیل آن باشد. در بخش دولتی و عمومی منافع مورد انتظار اغلب جریان‌های نقدی ورودی نیست بلکه خدمات مورد انتظار و قابل ارائه توسط دارائی به عموم مردم می‌باشد.
9- مسئولیت در برابر رسانه‌های خبری: رسانه‌های خبری بر فعالیت‌های دولت مرکزی نظارت دارند و دولت هم چنین نظارتیی را تشویق می‌کند. به دلیل اینکه قدرت دولت نهایتاً از مردم سرچشمه می‌گیرد. دولت مسئولیت ویژه‌ای برای افشای فعالیت‌‌های خود به شهروندان و مالیات دهندگان و پاسخگویی به آنان دارد.
10- اهمیت بودجه: بودجه ابزار فرایند سیاسی در دستیابی به توافق درباره اهداف و تخصیص منابع در بین اولویت‌هایی گوناگون بوده و سیستمی برای کنترل مخارج فراهم می‌آورد.
11- نیاز به ساز و کارهای کنترلی ویژه: به دلیل نبود محدودیت‌های خارجی، پیش‌بینی سازوکارهای کنترلی ویژه نظیرر محدودیت‌های سیاسی و پاسخگویی مقرر از طریق انتخابات منظم، تفکیک قوا و سایر پاسخگویی های مقرر در قانون اساسی.
مسئولیت پاسخگویی
نگاهی اجمالی به ویژگی‌های محیط فعالیت‌های غیر انتفاعی دولت و سازمان‌های بزرگ عمومی، نقش برجستة برخی ازز این ویژگی‌ها را در پیدایش مفهوم «مسئولیت پاسخگویی عمومی»7 در سیستم‌های حکومتی مبتنی بر مردم سالاری، روشن می‌نماید. در این نوع حکومت‌ها که اساس آن بر پایه تکیر قطب‌های قدرت شکل می‌گیرد، کانون یکپارچه و متمرکز قدرت به حوضچه‌های متعددی تقسیم و به هریک از آنان سهی تفویض می‌شود. پیش‌بینی قوای سه‌گانه در قوانین اساسی این قبیل کشورها و تفکیک اختیارات و مسئولیت‌های قوای مقننه، مجریه و قضائیه و تأکید بر سازوکارهائی که بتواند از طریق توازن و کنترل، روابط بین قوا را تنظیم نماید، از مصادیق تکثیر قدرت در ساختار سیاسی این قبیل جوامع می‌باشد.
شراکت در قدرت سیاسی، معادل و مساوی با «پاسخگو بودن» است. به همین دلیل هیچ نهادی را در گردونه سیاسیی قدرت نمی‌توان به بازی گرفت، مگر آنکه متناسب با سهمی که از قدرت به او تفویض می‌شود، در قبال صاحبان حق، مسئولیت پاسخگویی داشته باشد. بنابراین قدرت در اینگونه نظام‌های سیاسی از خصلتی دو سویه برخوردار است، بدین معنی که از یک سو به نظارت برنهاد یا نهادهای دیگر می‌پردازد و از سوی دیگر خود نظارت‌پذیر بوده و تحت نگاه و نظر نهادی هم عرض و یا مردم به عنوان صاحبان اصلی قدرت، در معرض داوری است. قوه مقننه که یکی از کانون‌های رسمی قدرت در ساختار سیاسی است، به لحاظ شرح وظایفی که قانون اساسی برایش تعیین نموده است. علاوه بر قانونگذاری شأنی نظارتی اشته و به طریق مقتضی بر عملکرد قوه مجریه نظارتی دائمی دارد. قوه مقننه در ین حال که از ویژگی‌ نظارت‌گری برخوردار است، به لحاظ آنکه در برابر افکار عمومی مسئول است و تحت نظارت مستمر و دائمی مردم قرار دارد، ویژگی نظارت‌پذیری هم دارد. به اعتقاد صاحب نظران سیاسی، خصلت دوگانه نظارت‌گری و نظارت پذیری قدرت درجوامع مردم سالار، ضمن تضمین توانمندی کانون‌های قدرت، ایمنی آنها را نیز تضمین می‌نماید، به عنوان مثال، قوه مجریه بودجه سالانه خود را تنظیم و جهت رسیدگی و تصویب به قوه مقننه تقدیم می‌نماید. قوه مقننه پس از رسیدگی و تصویب بودجه، به دولت اجازه می‌دهد، درآمد و سایر منابع تأمین اعتبار را بر اساس مجوزهای قانونی تحصیل و مخارج را با رعایت قوانین و مقررات و در حدود اعتبارات مصوب پرداخت نماید. در این حالت، قوه مجریه در مورد تحصیل درآمدها و پرداخت مخارج منطبق با قوانین و مقررات و محدودیت‌های تعیین شده، در مقابل قوه مقننه و هر دو قوه در مقابل مردم مسئولیت پاسخگویی دارند.
مفهوم مسئولیت پاسخگویی که سابقه حیاتش همپای حیات نظام‌های سیاسی مردم سالار ایت، ریشه در فلسفهه سیاسی داشته و مفهوم امروزین آن بر ارکانی نظیر پذیرش «حق دانستن حقایق» و «حق پاسخ خواهی» برای مردم، استوار است. در جوامع دارای نظام‌های سیاسی مردم سالار، مردم از طریق انتخابات قدرت قانونی خود را به نمایندگان خویش تفویض می‌نمایند، لیکن حق پاسخ خواهی و دانستن حقایق را برای خود محفوظ می‌‌دارند. در این قبیل جوامع، مقامات منتخب در قبال اعمالی که انجام می‌دهند، در برابر شهروندان مسئولیت پاسخگویی دارند و شهروندان نیز به عنوان صاحبان حق، حقایق را در مورد اعمال مسئولین و بر مبنای حق طبیعی «دانستن و پاسخ‌خواهی» به صورت علنی و مستقیم و یا از طریق نمایندگان قانونی خود، پی‌گیری و مطالبه می‌نمایند. در فرایند مسئولیت پاسخگویی هر دو طرف «پاسخگو» و «پاسخ‌خواه» با استفاده از ابزارهای مناسب، در ایفای این مسئولیت و ارزیابی آن، مشارکت می‌کنند.

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.

تعداد صفحات : 45  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فایل مقاله جمعدار اموال و بررسی سیستم کنترل اموال

فایل مقاله جمعدار اموال و بررسی سیستم کنترل اموال

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.

تعداد صفحات : 44 صفحه

چکیده :
تنوع زیاد در اموال و گستردگی در حجم عملیات آنها باعث گردیده سیستم اموال دولتی از مشخصات منحصر به فردیی برخوردار باشد. به طوری که با استفاده از این سیستم می‌توان ضمن حقظ و نگهداری سوابق اموال از صرف وقت و هزینه‌ زیاد برای ثبت سوابق مالی و انعکاس آنها در صورت‌های مالی و بودجه جلوگیری نمود. ثبت، نگهداری و کنترل اموال در سازمانها وزارتخانه های دولتی یکی از وظایف اصلی ذیحسابان و مدیران مالی میباشد. بکارگیری فرمها و دستورالعمل های وزارت امور اقتصادی و دارائی، همچنین استخراج گزارشهای لازم به منظور ارائه به واحد اموال این وزارت خانه و سایر دستگاههای نظارتی به همراه بکارگیری دستورالعمل ها و فرمهای طراحی شده درون سازمانی، از اهم فعالیت های کنترلی و مستند سازی اموال محسوب میشود.
در صورتی که اطلاعات فرمها بصورت کامل و به موقع ثبت شوند امکان استخراج هر نوع گزارش و کنترل فراهم خواهد شد.. سیستم اموال دولتی و جمعداری اموال بعنوان یکی از زیر سیستم های یکپارچه توازن به گونه ای طراحی شده که علاوه بر امکان ثبت و پردازش کلیه اطلاعات و استخراج گزارش های مورد نظر وزارت دارایی بر اساس قالب های اعلام شده، امکانات فراوان دیگری از جمله محاسبات استهلاک برای دارایی همانند سیستم حسابداری دارایی ثابت شرکتها در اختیار کاربران قرار میدهد. سیستم اموال دولتی و جمعداری اموال جهت استفاده در سازمانها و موسسات دولتی مطابق با مشخصات اعلام شده سازمان مدیریت و برنامه ریزی است

مقدمه
در هر سازمان و شرکتی ، برنامه ریزی تولید وفروش بهمراه استفاده بهینه از منابع مختلف سازمان یکی از مهمترین فعالیتت های آن سازمان بشمار می رود . برنامه ریزی تولید و تصمیم گیری در مورد منابع مختلف سازمان جهت بهبود بخشی با فرآیندهای تولید و عرضه محصولات به مشتریان نیاز به آگاهی دقیق از اطلاعات انبار آن سازمان دارد .جهت رسیدن به اهداف فوق انتخاب نرم افزاری کارآمد در زمینه انبار یکی از مسائل مهم و اساسی مدیران می باشد.مواردی که سیستمهای موجود را از یکدیگر متمایز می سازد طراحی یکپارچه سیستم انبار در ارتباط با سیستمهای فروش ، تدارکات و تولید است و هر چه ارتباطات بین این سیستمها دقیق تر و قویتر باشد استفاده از نرم افزار برای سازمان کاراتر خواهد بود .نرم افزار انبارداری وحسابداری انبار به عنوان بخشی از سیستم یکپارچه توازن ، دقیقا قابلیتهای فوق را داراست و نیاز سازمانها و موسسات اقتصادی را به نحو احسن برآورده می سازد زیرسیستم حسابداری انبار وانبارداری برای کلیه گروههای کاربری اعم از شرکتها وسازمانها بصورت مقداری و ریالی قابل تنظیم واستفاده می باشد .سازمانها به علت عدم دسترسی به اطلاعات درست و به موقع از میزان و نوع موجودی‎های انبار قادر به تهیه و تدارک مایحتاج با صرفه کامل نیستند و آنگاه دچار مشکلاتی در این زمینه خواهند شد. و در جستجوی متخصصان انبارداری نیز غالباً به افراد بدون آمادگی و معلومات برخورد می‎نمایند و چون تکامل در این زمینه بدون کاربرد روشهای نوین و فنون پیشرفته علمی نخواهد بود لزوم این افراد مطلع و حرفه‎ای هر چه بیشتر از پیش مشهود می‎شود.
تعریف جمعدار اموال
انجام اقدامات لازم به منظور نصب علائم مخصوص و برچسبهای شماره دار بر روی هر یک از اموال و تنظیم صورت موجودیی مانده اموال مصرفی در آخر هر سال و ارسال صورتحساب به اداره کل اموال دولتی طبق مقررات مربوط وصدور پروانه خروج برای اموال ، تهیه صورت اموال زائد و اسقاط و ارسال آن به شهردار جهت کسب اجازه فروش و یا صدور دستور حذف، ممیزی و رسیدگی به سیاهه اموال اسقاطی ,نگاهداری حساب کلیه اموال منقول و غیر منقول ، مسروقه و یا از بین رفته ،طبق دستورالعمل های وزارت کشور و ثبت مشخصات آنها در دفاتر اموال نظارت بر فعالیتهای واحد مربوط و ارائه راهنمائی های لازم به کارکنان تحت سرپرستی و تقسیم کار بین آنها
شرح وظایف جمعدار اموال
- ترتیبات لازم جهت انجام عملیات حسابداری اموال وانبار
- انجام محاسبات واعمال کنترلهای لازم بر حواله ها ورسید انبار
- پلاک کوبی داراییهای ثابت
- اعمال کنترل ونظارت بر نگهداری کارت داراییها ثابت ومحاسبات استهلاک در مراکز شهری وستاد
- رعایت طرح تکریم وپاسخگویی به مراجعین محترم
- حساب کلیه اموال منقول ابوابجمعی را نگهداری و نسبت به ثبت مشخصات کامل در دفاتر اموال بر اساس آئین نامهه مربوطه اقدام می نماید.
- صورتحساب اموال را طبق مقررات مربوط به اداره کل امور مالی ارسال می نماید.
- نسبت به تحویل و تحول اموال به کلیه واحدها و تهیه فهرست اموال آنها با امضا تحویل گیرنده بر اساس مقررات مربوطهه همکاری و نظارت مینماید.
- در تنظیم صورت موجودی اموال در آخر هر سال همکاری و نظارت می نماید.
- در نقل و انتقال اموال ابوابجمعی با نظارت ذیحساب همکاری می نماید و در صورت خروج اموال ، پروانه خروج را امضاء میی نماید.
- در مورد نصب علامت بر چسب و شماره روی هر یک از اموال و ثبت شماره های آن در دفتر کل اموال اقدام می نماید.
- نسبت به تهیه صورت اموال زائد و اسقاطی و ارسال آن به مسئولین ذیربط اقدام مینماید.
- اطلاعات مربوط به اموال را وارد سیستم کامپیوتری می نماید.
- سایر امور مربوطه را برابر قوانین و مقررات و طبق دستور مافوق انجام می دهد.
بررسی سیستم کنترل اموال و وظایف جمعدار اموال در ایران
اموال بخش عظیمی از دارایی‌های دولت را در ایران تشکیل می‌دهد. به طوری که هر ساله مبالغ هنگفتی از بودجه عمومیی کشور (تقریبا نیمی از آن) صرف خرید و جایگزینی آنها می‌گردد. تنوع زیاد در اموال و گستردگی در حجم عملیات آنها باعث گردیده سیستم اموال دولتی از مشخصات منحصر به فردی برخوردار باشد. به طوری که با استفاده از این سیستم می‌توان ضمن حقظ و نگهداری سوابق اموال از صرف وقت و هزینه‌ زیاد برای ثبت سوابق مالی و انعکاس آنها در صورت‌های مالی و بودجه جلوگیری نمود.
سیستم اموال دولتی در ایران از سابقه ممتد و طولانی حدود چهل سال برخوردار است.
اگر چه، این سیستم دارای نارسائی‌های متعددی است و میزان موفقیت آن در حفظ و نگهداری سوابق اموال و اجرای دقیقق مفاد قانون و آیین نامه‌های مربوط، قابل تردید و بررسی است؛ اما به دلیل قدمت و تجربه کافی به ضوابط و نتایجی منجر گردیده که با در نظر گرفتن شرایط و ویژگی‌های متفاوت سازمانی؛ می‌تواند در موارد مشابه مورد استفاده و بهره‌برداری قرار گیرد.
بدین منظور، در این مقاله، در صدد بررسی چگونگی رسیدگی،‌ کنترل و نگهداری حساب اموال و موجودی‌ها در دستگاه‌هایی دولتی هستیم. لذا، در بخش نخست به تعریف سیستم کنترل اموال دولتی و اهداف آن می‌پردازیم. در بخش دوم، انواع اموال تحت کنترل و رسیدگی را مشخص می‌کنیم. در بخش سوم انواع مراجع دولتی که بر اساس مقررات مسئولیت کنترل و نگهداری حساب اموال سازمان را بر عهده دارند مورد بررسی قرار می‌دهیم. در بخش چهارم،‌ راهبردهای اساسی پیش‌بینی شده برای کنترل اموال را بررسی می‌نماییم و در انتها به بررسی چگونگی اجرای این سیستم در چرخه زندگی کالاها و اموال در سازمان‌ها از بدو ورود تا انقضای مصرف یا خروج از سازمان می‌پردازیم. بدیهی است که این بررسی به صورت کلی،‌ نه موردی و جزئی ، با استفاده از منابع و آیین نامه‌های دولتی صورت می‌گیرد.
اهداف بررسی ـ همان طور که اشاره شد، هدف اصلی از این بررسی ، شناخت سیستم کنونی و چگونگی رسیدگی،، کنترل و نگهداری حساب اموال دولتی در سازمان‌های دولتی است.
در نتیجه این بررسی و طی این مقاله، سعی می‌شود، به پرسش‌هایی زیر پاسخ داده شود:
1ـ سیستم کنترل اموال دولتی چیست و چه هدف‌هایی دارد؟
2ـ اموال دولتی کدامند و کدام دسته از آنها تحت شمول کنترل و رسیدگی قرار می‌گیرد؟
3ـ‌ چه مرجعی یا مراجعی برای رسیدگی، کنترل و نگهداری حساب اموال دولتی پیش‌بینی شده است؟
4ـ آیا تشکیلات خاصی در سازمان‌های دولتی برای انجام امور مربوط به کنترل و نگهداری حساب اموال پیش‌بینی شدهه است؟ در صورت وجود این تشکیلات تحت کدام دسته از واحدهای سازمانی است؟‌
5ـ‌ به طور کلی، برای نظارت بر اموال و جلوگیری از حیف و میل آنها چه راهبردهایی پیش‌بینی شده است؟
6ـ در چرخه زندگی کالاها و اموال، از رمان ورود و تملک تا انقضای مصرف یا سایر اشکال خروج کالا از سازمان، عملیاتت حسابداری و کنترل اموال چگونه انجام می‌پذیرد؟
تعریف، اهداف و قلمرو سیستم کنترل اموال دولتی
سیستم کنترل اموال دولتی عبارت است از : مجموعه رویه‌ها، روش‌ها ، فعالیتها و عناصر که از بدو ورود و تحت تملک درر آمدن اموال، تا خروج آنها از سازمان و حذف اسناد و مدارک مربوطه، رسیدگی، کنترل و ثبت و ضبط تغییرات در موجودی اموال را میسر می‌سازد. این سیستم در کنار سیستم داخلی کنترل اموال در سازمان، مجلس شورای اسلامی ، (دیوان محاسبات) وزارت امور اقتصادی و دارایی را نیز در بر می‌گیرد .
آیین نامه اموال دولتی حاکر بر روش‌های نگهداری، حفاظت، نظارت و استفاده صحیح از اموال است. بر اساس این آیین نامهه هدف اصلی سیستم کنترل اموال دولتی، حفظ و حراست اموال و جلوگیری از حیف و میل آنهاست. در راستای تحقق این اهداف،‌ ماموریت‌ها و اهداف جزئی یا اجرائی این سیستم به شرح زیر می‌باشد:
1ـ شناسایی و شماره‌گذاری اموال
2ـ نگهداری حساب اموال و ثبت تغییرات
3ـ‌ ثبت و نگهداری اسناد و مدارک کربوط به اموال
4ـ‌ صورت برداری از موجودی و اموال گردآوری اطلاعات در مورد آنها
5ـ رسیدگی و کنترل و تعیین مغایرت‌ها و تفاوت‌ها
حال
سئوال اینجاست که کدام دسته از اموال تحت کنترل و رسیدگی قرار می‌گیرند و حساب آنها بر حسب نوع و درجه درر رده‌های مختلف کنترل کننده چگونه نگهداری می‌شود؟ به عبارت دیگر، اموال دولتی تحت سیستم کنترل کدامند؟
منظور از اموال دولت، اموالی است که توسط وزارتخانه‌ها، موسسات و یا شرکتهای دولتی خریداری می‌شود،‌ یا به هرر طریق قانونی دیگر به تملک دولت در آمده یا در می‌آیند. بنابراین، اموال امانی، واگذاری، غنیمتی و تولیدی و بازیافتی که وارد سازمان‌ها شده و در اختیار آنها قرار می‌گیرند، جزء اموال دولتی بشمار می‌آیند.
 سیستم خارجی کنترل اموال دولتی

طبقه بندی اموال دولتی
1ـ اموال غیر منقول: اموالی هستند که نمی‌توان آنها را از محلی به محل دیگر نقل کرد، اعم از این که استقرار آنها داتی یاا بواسطه عمل انسان باشد، به نحوی که انتقال آنها موجب خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.
2ـ اموال منقول: اشیائی که نقل آنها از محلی به محل دیگر ممکن باشد، بدون این که به خود یا محل آنها خرابی وارد آید.. اموال منقول خود به سه دسته تقسیم می‌شوند:
1ـ اموال منقول مصرفی: اموالی هستند که بر اثر استفاده، به صورت جزئی یا کلی از بین می‌روند.
2ـ اموال منقول غیر مصرفی: اموالی هستند که بدون تغییر محسوس و از دست دادن مشخصات اصلی، بتوان به طور مکررر آنها را مورد استفاده قرار داد.
3ـ اموال در حکم مصرفی: اموالی هستند که در ظاهر با اموال غیر مصرفی مشابهت دارند، اما به لحاظ طبیعت و ماهیت یاا ارزش کم ؤ تنظیم حساب برای آنها به صورت حساب اموال غیر مصرفی ضرورت ندارد.
حساب کلیه اموال مذکور، به اشکال مختلف، نگهداری و مورد کنترل و رسیدگی قرار می‌گیرند و بر اساس ماده 4 آیین نامهه اموال دولتی مشمول قوانین مقررات کنتری می‌شود و کلیه احکام قانونی در مورد آنها صادق است.
مراجع مسئول کنترل و نگهداری حساب اموال دولتی
بر اساس قوانین موجود، مراجع ذیصلاح مختلفی مجاز به نگهداری، رسیدگی و کنترل اموال دولتی می‌باشند. این مراجعع علاوه بر دستگاه‌ دولتی در اختیار دارنده اموال،‌ عبارتند از: وزارت امور اقتصادی و دارایی، دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی و سایر مراجع ذیصلاح که در اینجا به بررسی نقش آنها در این خصوص می‌پردازیم :
1ـ وزارت امور اقتصادی و دارایی : بر اساس ماده 106 آیین نامه اموال دولتی، مسئولیت اصلی رسیدگی، نظارت و متمرکزز ساختن حساب اموال منقول به عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی است. بر طبق این ماده، این وزارتخانه مجاز است در مواردی که لازم تشخیص می‌دهد، به حساب و موجودی اموال وزارت‌خانه‌ها و موسسات دولتی به طرق مقتضی رسیدگی نماید و دستگاه‌های مزبور مکلف به همکاری و ایجاد تسهیلات لازم در این زمینه خواهند بود.
بر اساس تبصره ذیل همین ماده، اسلحه، مهمات و سایر تجهیزات نیروهای مسلح از شمول این ماده واحده خارج هستند.. یعنی، این وزارتخانه در خصوص موارد فوق ( تجهیزات نظامی) حق رسیدگی و آگاهی و نظارت ندارد.
اداره کل اموال دولتی: به منظور انجام مسئولیت فوق؛‌ یعنی نظارت و متمرکز ساختن حساب اموال دولنی، وزارت امورر اقتصادی و دارایی، اداره‌ای تحت عنوان اداره کل اموال دولتی دایر شده است. طبق ماده 16 آیین نامه اموال دولتی مهم ترین وظایف این اداره کل به قرار زیر است:
1ـ دریافت صورتحساب‌ها و مدارک مربوط به اموال
2ـ رسیدگی به صورتحساب‌های اموال و اصل از وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و ثبت آن با مشخصات کامل دفاتر مربوطه.
3ـ درخواست تعقیب مامورانی که بر طبق مقررات وظایف به عهده آنان محول شده است در مراجع صلاحیت‌دار اداری وو قضایی در صورت ارتکاب جرم یا خطا.
4ـ اعزام مامور به وزاتخانه‌ها و موسسات دولتی به منظور رسیدگی به موجودی اموال‌ آنها در مواقع مقتضی.
ذیحساب: وزارت امور اقتصادی و دارایی با ایجاد شبکه‌های ذیحسابی که در دستگاه‌های دولتی مستقر می‌شوند، مبادرتت به حفظ، نگهداری و کنترل حساب‌ اموال می‌نماید. ذیحساب ماموری است که به موجب حکم وزارت امور اقتصادی و دارایی از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت به منظور اعمال نظارت و تامین هماهنگی لازم در اجرای مقررات مالی و محاسباتی در وزارتخانه‌ها و موسسات و شرکتهای دولتی و دستگاه‌های اجرائی محلی و موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی به این سمت منصوب می‌شود.
بر اساس تصریح قانون، در کنار سایر وظایف نظارتی و محاسباتی، ذیحساب‌ها، مسئولیت نگهداری حساب اموال دولتی وو نظارت بر اموال مذکور را نیز بر عهده دارند. به منظور انجام این مسئولیت، وظایف زیر بر عهده ذیحساب می‌باشد:
1ـ رسیدگی و گواهی صورتحساب اموال رسیده و فرستاده جمعداران مربوطه
2ـ نظارت بر تحویل و تحول اموال بین جمعداران و امضاء صورت مجلس تحویل و تحول
3ـ رسیدگی به حساب دوره تصدی جمعداران اموال و صدور مفاصاحساب
4ـ رسیدگی به موجودی امین اموال در مواردی که وزارت امور اقتصادی و دارایی ابلاغ می‌‌نماید.
5ـ اعلام خطاها و جرائم امین اموال که در موقع رسیدگی به ابوابجمعی آنان معلوم نشود و مرتکب خطا یا جرمی شده‌اندد به وزارتخانه یا موسسات مربوطه و اداره کل اموال دولتی
6ـ موافقت با حذف اموال از ابواب جمعی و حساب جمعدار که بر اثر فروش یا انتقال یا آتش سوزی یا سرقت یا حوادثث مشابه آن از تصرف جمعدار خارج شود.
2ـ دستگاه‌ دولتی: هرچند مسئولیت نظارت و رسیدگی به حساب اموال دولتی بعهده وزارت امور اقتصادی و دارایی است،، اما این امر موجب سلب مسئولیت دستگاه‌های مربوط نخواهد بود. به طور کلی، بر اساس ماده 106 آیین نامه اموال دولتی مسئولیت حفظ و حراست و نگهداری حساب اموال منقول دولتی در اختیار وزارت امور اقتصادی و دارایی می‌باشد علاوه بر این بر طبق ماده 114 قانون محاسبات عمومی، حفظ و حراست کلیه تموال غیر منقول با دستگاهی است که مال را در اختیار و فقط با تصویب هیات وزیران، دستگاه‌های دولتی می‌توانندحق استفاده از این اموال را در اختیار دارند به یکدیگر واگذار کنند.
امین اموال : در هر .زارتخانه یا موسسه دولتی فردی از بین مستخدمین واجدالشرایط با حکم دستگاه ذیربط و موافقتت ذیحساب، به عنوان امین اموال تعیین می‌شود. بر طبق ماده 34 قانون محاسبات عمومی، امین اموال مسئولیت حراست و تحویل و تحول و تنظیم حساب‌های اموال و اوراقی که در حکم وجه نقد است و کالاهای تحت ابوابجمعی را بر عهده دارد.
در حقیقت، امین اموال عامل ذیحساب برای حفظ و نگهداری حساب اموال است که اهم وظایف وی به شرح زیر است :
1ـ اختصاص شماره و بر چسب به اموال غیر مصرفی
2ـ تنظیم و نگهداری حساب اموال، صورتحساب اموال رسیده و فرستاده
3ـ‌ ثبت مشخصات اموال در دفاتر مربوط
4ـ صورت‌ برداری از اموال هر اطاق و تحویل آن به مسئول واحد مربوط
شایان ذکر است که، در سیستم کنترل اموال دولتی، کلیه افرادی که عهده‌دار مسئولیت حفظ و حراست اموال دولتی وو نگهداری حساب آنها هستند ( نظیر متصدیان آزمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، موزه‌ها، انبارها و سایر مواد مشابه) از لحاظ مسئولیت‌های موضوع آیین نامه اموال،‌ در حکم امین اموال به شمار می‌روند.
3ـ دیوان محاسبات: در کنر وزارت اقتصادی و دارایی و نمایندگانش (ذیحساب و امین اموال) که مسئولیت مستقیم کنترل وو نگهداری حساب اموال سازمانهای دولتی را بر عهده دارد، دیوان محاسبات نیز حق رسیدگی و نظارت بر اموال دولتی را دارا می‌باشد.
دیوان محاسبات مستقیما زیر نظر مجلس شورای اسلامی می‌باشد و حق رسیدگی و حسابرسی کلیه حساب‌هایی سازمان‌های دولتی را دارا می‌باشد. از جمله این موارد رسیدگی به موجودی حساب اموال و دارایی‌های دستگاه‌ها است.
دیوان محاسبات از طریق حسابرسان ویژه یا هیئت مستشاری خود و یا دریافت صورتحساب‌های مالی، اسناد و مدارک،، رسیدگی و حسابرسی خود را عملی می‌سازد.
همان‌گونه که مشخص است معمولا نقش دیوان محاسبات برای اعمال نظارت و کنترل بر اموال سازمان‌های دولتی، موقتیی و موردی است و مانند وزارت اقتصاد و دارایی، به طور مستقیم، مداوم و از طریق نماینده ویژه‌ای بنام ذیحساب اموال را تحت کنترل ندارند. با وجود این که در برخی از سازمان‌ها نظیر وزارت نفت نماینده دیوان محاسبات به صورت سازمانی دائمی مستقر است.
4ـ حسابرسان داخلی یا مستقل: از جمله مراجع ذیصلاح دیگری که حق رسیدگی و کنترل حساب‌ اموال را داراا می‌باشندحسابرسان هستند. اینها اشخاصی مستقل از مجریان یا تهیه کنندگان مدارک و اسناد و دفاتر مالی یا اموال هستند که از طریق رسیدگی و کنترل نسبت به صحت و قابل قبول بودن اطلاعات مالی، اسناد و مدارک اظهار نظر می‌نمایند.
این گونه حسابرسی‌ها ممکن است به صورت داخلیؤ یعنی توسط نماینده مدیریت دستگاه یا به صورت مستقل یعنی توسطط شخص یا اشخاصی مستقل از دستگاه و به نمایندگی از طرف مراجع ذیصلاح (من جمله سازمان حسابرسی کشور) انجام می‌پذیرد.
در شکل 22 مراجع ذیصلاح، که در نگهداری و کنترل حساب اموال دولتی نقش دارند نشان داده شده است.

شکل 2 : کنترلرهای اموال دولتی در ایران
جایگاه سازمانی سیستم کنترل اموال در دستگاه‌های دولتی
اجرای سیستم کنترل اموال در سازماندهی دولتی، به واحد سازمانی ویژه‌ای نیاز دارد که در آن در دستگاه‌های بزرگگ (وزارتخانه‌ها )، اداره اموال می‌گریند و آن عهده‌دار ثبت اموال منقول و غبر منقول و تنظیم فهرست دارایی‌هاست. اداره امور اموال سازمان ممکن است به عهده تدارکات باشد، یا این که واحد سازمانی مستقلی زیر نظر مدیر مالی سازمان،‌برای ایمن منظور تشکیل گردد. قانون در این مورد هیچ‌گونه تصریحی ندارد؛ اما از آنجا که نگهداری و ثبت صورتحساب‌ ریالی دارایی‌ها، که اموال و موجودی‌های جنسی نیز دسته‌ای از آنها به شمار می‌روند، در سیستم مالی انجام می‌گیرد؛ کنترل و نگهداری حساب اموال نیز مانند اداره کارپردازی و تدارکات تحت نظارت معاونت پشتیبانی یا معاونت اداری و مالی اداره می‌شوند.
به هر حال، برای تعیین جایگاه سازمانی، سیستم کنترل و نگهداری حساب و نگهداری حساب اموال در دستگاه‌های دولتیی باید آنها را به طور موردی بررسی کرد. که این بررسی، فرضیه مذکور را اثبات می‌کند. به عنوان نمونه در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، شرکت سهامی خاص تامین ماشین آلات راهسازی و غیره مسئولیت حفظ و حراست اموال منقول و غیر منقول با موسسه و نظارت و تمرکز اموال با ذیحساب و رئیس امور مالی است.
در ارتش جمعداری اموال به صورت متمرکز انجام می‌گیرد و حایگاه آن در اداره چهارم ( لجستیک) است، لجستیک نیروها نیزز جمعداری دارد. به طور کلی، در هر نیرو، هر یک از واحدهای تخصصی ( سر رشته داری، اردنانس و مخابرات) دارای جمعداری بوده که سرجمعدار رده‌های پایین‌تر نیز می‌باشند. همچنین در ارتش مسئولیت اصلی کنترل و حسابرسی اموال را واحدی تحت عنوان سازمان ممیزی بر عهده دارد که از واحدهای تابعه اداره کنترلر ستاد مشترک می‌باشد.
ساز و کارهای کنترل اموال در سازمان‌های دولتی
اموال دولتی به انحاء‌مختلف به سازمان‌ها و موسسات وارد می‌شود؛‌از قبیل، خرید مستقیم، واگذاری از سازمان مرجع،، اهدائی، امانتی، تولید داخلی و ... که اینها نمونه‌هایی از اشکال ورود کالا به سازمان‌های دولتی است.
قانون برای کنترل و نگهداری حساب اموال، در هر یک از کانال‌های ورودی فوق در جریان ذخیره‌سازی و استفادهه پیش‌بینی‌های لازم را کرده و ارائه طریق نموده است. در اینجا چند نمونه از این عملیات کنترلی، به اختصار تشریح می‌شود:
الف‌ ـ کنترل خرید اموال: بر اساس قانون، هر گرنه خرید کالاها، در سازمان‌های دولتی باید بر اساس بودجه پیش‌بینی شدهه و مراعات مراحل تشخیص، تامین اعتبار،‌تعهد، تسجیل، حواله، درخواست وجه و پرداخت برابر مقررات صورت گیرد. بدین ترتیب، خرید اموال در خلال یک سال بودجه‌ای به خودی خود در محدوده بودجه مصوب و برنامه آن قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر،‌منبع تامین مالی دستگاه‌های مذکور در خصوص تحصیل یا احداث دارایی‌های ثابت عمومی، فقط وجوه حاصل از اعتبارات مصوب و تخصیص یافته بودجه سالانه دولت است.
علاوه بر این، روش‌ها و مراحل تعریف شده، توسط قانون محاسبات عمومی و آیین نامه معاملات دولتی برای خرید و تحصیلل اموال و کالاها، تا حد زیادی موجب کنترل خود به خودی آنها می‌شود.
ب‌ـ کنترل اموال در انبار: همان طور که قبلا اشاره شد، سیستم اموال دولتی قائل به تفکبک انباردار از جمعدار نیست بهه طوری که هر دو امین اموال خوانده می‌شوند. با وجود این عملا در دستگاه‌های دولتی این تفکیک صورت گرفته به گونه‌ای که انبارها تحت نظر اداره تدارکات یا اداره کالا و اموال تحت اختیار جمعداران زیر نظر اداره اموال قرار دارند. به هر حال،‌ هر دو از ارکان معاونت اداری و مالی یا معاونت پشتیبانی هستند.
کنترل و نگهداری حساب موجودی‌ها در انبار دستگاه‌های دولتی از زمان تحویل کالا به انبار شروع و تا خروج آن از طریقق گردش و مبادله اسناد که مبتنی بر دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های قانونی هستند انجام می‌پذیرد. به طوری که هر یک از فعالیتهای اساسی انبار؛ نظیر، دریافت کالاها، ثبت اموال و تحویل و صدور اموال تابع مقررات مصوب می‌باشد:
بر طبق ماده 32 آیین نامه معاملات دولتی، تحویل مورد معامله باید به صورت زیر انجام شود:
الف ـ در مورد معاملات جزیی به وسیله و مسئولیت انبار دار یا تحویل گیرنده حسب مورد.
ب ـ در کورد معاملات متوسط به وسیله و مسئولیت انباردار یا تحویل گیرنده و نماینده قسمت تقاضا کننده
ج ـ‌ در مورد معاملات عمده به وسیله و مسئولیت انباردار یا تحویل گیرنده و نماینده قسمت تقاضا کننده و نماینده دیگری کهه در مرکز از طرف وزارتخانه یا موسسه دولتی و در شهرستان‌ها از طرف دستگاه مناقصه گزار تعیین می‌شود. علاوه بر این، تنظیم صورتمجلس، در خصوص تحویل مورد معامله در موارد مندرج در بند ب و ج این ماده ضروری است.
بر اساس ماده 33 آیین نامه اموال دولتی، برای کالاهای تحویل شده در تمام موارد باید قبض انبار صادر و به امضای انباردارر برسد و در مواردی که کالا در خارج از انبار تحویل می‌گردد و به انبار وارد نمی‌شود، تحویل گیرنده کالا باید به جای انباردار تکالیف مربوطه را انجام دهد به این صورت که رسید یا صورتمجلس مربوط حسب مورد مبنای صدور قبض انبار و حواله انبار قرار خواهد گرفت.
ج ـ کنترل اموال در حین کاربری: همان طور که قبلا اشاره شد، نگهداری حساب اموال و تغییر و تحولات احتمالی در آنها بهه عهده امنای اموال یا جمعداران است که تحت نظر ذیحساب‌ها فعالیت می‌کنند. همانند سیستم‌ها و روش‌های کنترلی در انبار، در حین مصرف نیز فعالیت‌های کنترلی به شرح ذیل انجام می‌شود:
1ـ شماره‌گذاری اموال: اختصاص و الصاق شماره و بر چسب برای کالاها و اموال غیر مصرفی یکی از وظایف اساسیی جمعداران و امنای اموال به شمار می‌رود. بر اساس ماده 9 آیین نامه اموال دولتی امین اموال مکلف است برای هر یک از اموال غیر مصرفی تحت ابوابجمعی خود شماره‌ای اختصاص دهد و در اموالی که الصاق برچسب به آنها میسر است، برچسب لازم به شماره تخصیصی تهیه و به مال الصاق نماید.
2ـ ثبت و نگهداری حساب اموال: امین اموال موظف است مشخصات کلیه اموال دولتی تحت ابوابجمعی خود در دفاتری کهه نمونه آنها از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی تعیین می‌شود ثبت و حساب آنها را نگهداری نماید. کلیه این دفاتر باید قبل از ثبت مشخصات اموال در آنها به طور زنجیره‌ای شماره‌گذاری و پلمب شود و در اولین صفحه هر دفتر تعداد صفحات آن و نام واحد مربوطه قید و مراتب با درج نام و نام خانوادگی و تاریخ به امضای ذیحساب یا فرد مجاز از طرف او و امین اموال مربوطه برسد و به وسیله ذیحسابی مهمور شود.
همچنین در ماده 10 آیین نامه اموال دولتی تاکید شده است که امین اموال مکلف است سیاهه اموال رسیده و فرستادهه واحد ابوابجمعی خود را در دفاتر اموال برابر نمونه‌هایی که از طرف اداره کل اموال دولتی ابلاغ خواهد شد به ترتیب شماره اختصاص داده شده به مال ثبت نمایدو در هر نیمه از سال صورتحساب اموال غیر مصرفی رسیده و فرستاده خود را در سه نسخه تنظیم و به ضمیمه مدارک ، پس از گواهی ذیحساب به اداره کل اموال دولتی و وزارتخانه یا سازمان متبوع ارسال نماید.
این تذکر لازم است که ثبت و ضبط حساب اموال، تنها منحصر به اموال غیر مصرفی نیست، بلکه جمعدار اموال مکلف استت اموال مصرفی رسیده و فرستاده خود را در دفاتر، ثبت و صورت موجودی آخر سال را مانند آنچه ذکر شد، به مراجع ذیربط ارسال نماید.
3ـ صورت برداری از اموال: یکی از وظایف جمعداران، صورت برداری از اموال تحت ابوابجمعی خود می‌باشد. بدین ترتیب کهه امین اموال موظف است، اموال موجود در هر اطاق یا محل را صورت برداری و به یکی از کارکنان که از طرف رئیس اداره مربوطه معرفی و مورد اعتماد جمع‌دار است تحویل نماید و یک نسخه از آن را در اطاق یا محل نصب نماید. این عمل در ابتدای هر سال با رسیدگی‌های لازم از طرف جمع‌دار تجدید می‌گردد.
4ـ‌ کنترل جابه‌جایی‌ها و نقل و انتقالات اموال: نقل و انتقال اموال بین واحدهای سازمان بدون انجام تشریفات و طی مراحلل قانونی ممنوع است و باید متصدی اموال هر واحد سازمان و بالاخره رئیس اموال در این مورد نظارت و مراقبت به عمل آورد. در صورتی که نقل و انتقال بعضی از اموال و اثاثیه بین واحدهای سازمانی ضرورت پیدا می‌کند از برگ مخصوص به نام تذکاریه انتقال استفاده خواهد شد. به هر حال، این گونه نقل و انتقال‌ها باید با موافقت روسای واحدهای مربوطه و اطلاع رئیس اداره اموال صورت پذیرد و در موارد قابل اهمیت توافق اداره اموال مرکزی سازمان را جلب شود.
نقل و انتقال بین سازمانی اموال، شامل انتقال بلاعوض، امانی، فروش و واگذاری با رعایت قوانین و مقررات مربوطه بلامانعع است. تشخیص مازاد بر نیاز یا اسقاطی بودن اموال بر عهده بالاترین مقام دستگاه اجرایی ذیربط می‌باشد.
فروش اموال منقول مصرفی و در حکم مصرفی اضافه بر نیاز با رعایت مقررات و اطلاع ذیحساب مربوط مجاز می‌باشد و وجوهه حاصل از آن باید به حساب درآمد عمومی کشور واریز شود.
نارسایی‌های سیستم اموال دولتی در ایران
علی‌رغم، ویژگی‌ها و مزایایی که سیستم کنونی کنترل اموال در ایران دارد، متاسفانه این سیستم هنوز هم به طور کاملل پاسخگوی نیازهای کنترلی دستگاه‌ها نبوده، به نحوی که میزان موفقیت آن در حفظ و نگهداری سوابق ملی و اجرایی دقیق مفاد قانون و آیین‌نامه‌های مربوط قابل تردید و بررسی است. برخی از نارسایی‌های سیستم کنونی به شرح زیر می‌باشد:
1ـ عدم انعکاس حساب اموال در حساب‌های ماهانه یا سالانه موسسه: در شرکت‌ها و برخی از نهاد‌های عمومی غیرر دولتی که فعالیت بازرگانی دارند، اموال دولتی تحت عناوین دارایی‌های جاری و ثابت (عمدتا ثابت) در دفاتر حسابداری و صورت‌های مالی منعکس و شامل کسور استهلاک سالیانه نیز می‌شوند؛ بنابراین کنترل آنها از نظر ارزش، کیفیت و کمیت آسان‌تر می‌باشد. لکن در دستگاه‌های دولتی ( وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی) به علت عدم نمایش اموال دولتی در حساب‌های ماهانه و یا سالانه و عدم کسر استهلاک قانونی، کنترل اموال، حتی برای خود دستگاه، از نظر موجود بودن و نحوه استفاده ایجاد مشکل می‌نماید.
2ـ سیستم ثبت یک طرفه: در حسابداری شرکت‌ها و موسسات انتفاعی،‌مبادلات و عملیات‌ مالی به صورت دو طرفه ثبتت می‌شود. یعنی هر معامله در یک یا چند حساب به عنوان بستانکار ثبت می‌شود؛ به طوری که همیشه جمع اقلام بدهکار با جمع اقلام بستانکار مساوی استیعنی هر معامله‌ای حداقل در یک حساب به عنوان بدهکار و در یک حساب دیگر به عنوان بستانکار ثبت می‌گردد.
در کشورهایی که اصول و استانداردهای اعلام شده GASB را مراعات می‌‌کنند. دارایی‌های ثابت خریداری شده، یکبار درر حساب مستقل تامین کننده وجوه به حساب هزینه‌ منظور می‌شود و همزمان با یک ثبت دوطرفه، بهای تمام شده دارایی ثابت را در دفتر روزنامه، گروه حساب دارایی‌های ثابت عمومی، منعکس می‌کنند. لکن در ایران نگهداری حساب اموال منقول و غیر منقول ( دارایی‌های ثابت) وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی با استفاده از دفترهای آماری ساده و به روش ثبت یک طرفه صورت می‌گیرد. بدین ترتیب که بهای تمام شده دارایی‌های ثابت خریداری شده از محل منابع به حساب هزینه‌ها منظور و با استفاده از سیستم ثبت دو طرفه در دفتر روزنامه حساب مستقل تامین کننده وجه ثبت می‌شود و از سوی دیگر، مشخصات اموال منقول و غیر منقول خریداری شده، بدون ذکر بهای تمام شده خرید، در دفاتر آماری اموال که بر اساس سیستم ثبت یکطرفه طراحی شده است منعکس می‌گردد.
بدیهی است، که عدم استفاده از سیستم ثبت دو طرفه برای نگهداری حساب دارایی‌های ثابت، کیفیت کنترل اموال دولتیی و نظارت بر آنها را کاهش می‌دهد. لذا با توجه به مزایای سیستم ثبت دوطرفه به نظر می‌رسد، سیستم حسابداری و کنترل اموال دولتی در ایران از کفایت لازم برخوردار نیست.
3ـ روش تعیین ارزش اموال: بر اساس استاندارد‌های GASB دارایی‌های ثابت باید به قیمت تمام شده ( به ارزش برآوردد شده) در حساب‌ها ثبت شوند. دارایی‌های ثابت اهدائی نیز بر اساس ارزش برآورد شده عادلانه در زمان اهدا در حساب‌ها منعکس می‌گردند. در نظام حسابداری دولتی ایران، از آنجا که از گروه حساب دارایی‌های ثابت برای انعکاس این دارایی‌ها استفاده نمی‌شود. لذا تعیین ارزش دارایی‌های ثابت کاربرد ندارد.
4ـ تفکیک سیستم حسابداری مالی از سیستم نگهداری حساب اموال: سیستم نگهداری حساب اموال غیر مصرفی وو دارایی‌های ثابت وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی، که تابع مقررات فصل پنجم قانون محاسبات عمومی کشور است و نظارت و متمرکز حساب آنها طبق قانون بر عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار دارد. جدا از سیستم حسابداری بین دارایی‌های ثابت خریداری و هزینه تمام شده آنها در سیستم حسابداری موجود نیست.
بر طبق آیین نامه اموال دولتی مشخصات کامل اموال غیر مصرفی وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی در دفترهای اموال و بهه صورت آماری ثبت می‌شود و گزارش مربوط به اموال خریداری شده و اموالی که بنا به دلایلی از جریان استفاده خارج می‌شود، به وسیله امنای اموال تهیه و به اداره کل اموال دولتی ارسال می‌شود.
5ـ عدم وجود احکام روشن در مورد حوادث : در قوانین و مقررات موجود احکام روشنی در خصوص تعیین تکلیف اموال سرقتت شده، مفقود شده و از بین رفته که طبق ضوابط در اختیار کارکنان مربوط می‌باشد، وجود ندارد و معلوم نیست که قیمت اموال (مانند اتومبیل) اگر در خارج اداره به سرقت رود به چه میزان و چگونه وصول شود و اگر در اختیار دارنده مقصر نباشد آیا خسارت دولت جبران شود یا خیر؟
نتیجه‌گیری
سیستم کنترل اموال دولتی عبارت است از: مجموعه رویه‌ها، روش‌ها، فعالیت‌ها و عناصری که از بدو ورود و تحت تملکک درآمدن اموال، تا خروج آنها از سازمان و حذف اسناد و مدارک مربوطه، رسیدگی، کنترل و ثبت و ضبط تغییرات در موجودی اموال را میسر می‌سازد. این سیستم در کنار سیستم داخلی اموال در سازمان ( امنای اموال)، مجلس شورای اسلامی (دیوان محاسبات)، دستگاه قضاییه (اداره کل بازرسی کشور)، دستگاه اجرائی ( شبکه ذیحسابی و ...) را نیز در بر می‌گیرد.

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.

تعداد صفحات : 44 صفحه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح درس ساختمان مواد علوم پنجم

طرح درس هایی که برای تدریس کتاب علوم تجربی پایه پنجم می‌نویسیم باید به گونه ای باشد که دانش آموزان به طور عینی و ملموس درس را درک کرده و فرا بگیرند .

برای موفقیت در این زمینه لازم است از وسایل کمک آموزشی ساده و جذاب استفاده نمود تا دانش آموزان با علاقه بیشتری به درس گوش دهند .

در این قسمت درسی روزانه در مورد ساختمان مواد با ویژگی های فوق آورده ایم .

روش تدریسی که در این طرح درس انتخاب شده ، روش تدریس مکاشفه ای می باشد. بهتر است تدریس این درس در آزمایشگاه یا فضای غیر از کلاس درس انجام شود .

در طرح درس مذکور به موارد زیر توجه شده است .

هدف های جزئی و کلی ، وسایل آموزشی و مدل کلاس ، راهبردهای ایجاد انگیزه ، ارزشیابی تشخیصی و پایانی ، اجرای مراحل آموزش ، ارائه تکالیف مختلف .

طرح درس فوق شامل ۴ صفحه بوده و در دو قالب ورد و پی دی اف آورده شده و امکان ویرایش آن وجود دارد .

 هدیه ویژه این محصول : طرح درس سالانه ریاضی پنجم - نکات طلایی پرورش گل و گیاه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح درس حرکت مولکولها علوم پنجم

یکی از موضوعات کتاب علوم تجربی پنجم حرکت مولکولها می باشد .

با کمک طرح درسی که در این قسمت آورده ایم ، می خواهیم درس  آیا مولکولها حرکت می کنند  را تدریس کنیم .

بر اساس این طرح درس دانش آموزان را گروه بندی نموده و پس از ارزشیابی آغازین اقدام به تدریس می کنیم .

وسایل کمک آموزشی ساده و جالبی در این طرح درس در نظر گرفته شده است . دیدن این وسایل باعث می شود دانش آموزان با شوق و انگیزه زیادی به درس گوش دهند .

در این طرح درس مراحل آموزش به طور مفصل بیان شده و در پایان ارزشیابی تکمیلی انجام گرفته و به دانش آموزان تکلیف خلاقیتی می دهیم .

طرح درس مذکور شامل 4 صفحه بوده و در دو قالب ورد و پی دی اف آورده شده و امکان ویرایش آن وجود دارد .

هدیه این محصول : طرح درس سالیانه ریاضی پایه پنجم ابتدایی - ترفندهای جالب ضرب ذهنی اعداد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح درس سالانه فارسی اول ابتدایی

برای تدریس کتاب فارسی پایه اول ابتدایی ( بخوانیم و بنویسیم )  نیاز به طرح درس سالانه داریم .

تدریس اصولی ، تدریسی است که بر اساس یک طرح درس استاندارد انجام گردد .

طرح درسی که در آن برای هر جلسه رئوس مطالب به دقت لحاظ شده و با توجه به آن هدف کلی در نظر گرفته شده باشد

در این قسمت طرح درسی با این ویژگی آورده ایم . این طرح درس در 4 صفحه و در دو قالب ورد و پی دی اف آورده شده و امکان ویرایش آن وجود دارد .

در این طرح درس نکات مهمی که برای هر جلسه باید به آن توجه داشت و آن را بیان کرد به اختصار آورده شده و زمانهای خاصی برای مرور درس و آموخته ها در آن وجود دارد .

این طرح درس توسط سرگروه های آموزشی طراحی شده و قابل استفاده برای تمامی آموزگاران پایه اول ابتدایی می باشد .

هدیه این محصول : طرح درس روزانه علوم تجربی اول ابتدایی در مورد چرخه آب  - طرح درس روزانه بخوانیم اول ابتدایی در مورد نشانه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح درس روزانه کلاسهای چند پایه

تدریس دروس در مدارس چند پایه مهارت خاصی می خواهد . برخی از آموزگاران خیلی خوب از عهده کلاسهای چند پایه بر می آیند .

در صورتی که جهت آموزش از طرح درسهای روزانه ای که مخصوص کلاسهای چند پایه است استفاده کنیم ، موفقیتمان بیشتر خواهد بود .

به عنوان نمونه در اینجا طرح درسی جامع و کامل برای تدریس مساحت مستطیل و مربع آورده ایم . این طرح درس مربوط به پایه های سوم و چهارم ابتدایی بوده و بر اساس رویکرد موضوع مشترک طراحی شده است .

طرح درس فوق در 3 صفحه تهیه و تنظیم شده و در دو قالب ورد و پی دی اف آورده شده است و امکان ویرایش آن  توسط دیگران وجود دارد.

روش تدریسی که در این طرح درس در نظر گرفته ایم روش پرسش وپاسخ ، اکتشافی و حل مساله می باشد . و در آن به حیطه های مختلف از جمله شناختی ، حرکتی و عاطفی توجه شده است .

 هدیه این محصول : طرح درس سالیانه هدیه های آسمانی پایه سوم ابتدایی - طرح درس روزانه تدریس مستطیل در پایه چهارم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مجموعه طرح درسهای فارسی سوم

در این قسمت یک مجموعه کامل از طرح درسهای روزانه فارسی پایه سوم ابتدایی وجود دارد .

در این مجموعه به صورت مختصر برای تدریس هر درس ، مواردی در نظر گرفته شده است .

از جمله :
بهترین روشهای تدریس برای آموزش هر درس ، چیدمان و گروه بندی دانش آموزان ، فعالیت ها ی که آموزگار باید به آنن توجه کند ، فعالیت های دانش آموزان حین تدریس و بعد از آن

تفاوت طرح درسهای این مجموعه با بقیه طرح درسها ، سادگی و مختصر بودن آن است . لذا کارایی زیادی برای آموزگاران دارد .

در این مجموعه برای 17 درس از کتاب فارسی سوم طرح درس نوشته شده است . تعداد صفحات این مجموعه 10  صفحه بوده و در دو قالب ورد و پی دی اف آورده شده و امکان ویرایش آن توسط دیگران وجود دارد .

هدیه ویژه این محصول : طرح درس سالانه مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی - تحقیقی جالب در مورد خواص  شگفت انگیز تار عنکبوت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان

مقدمه:

منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری که هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.

اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند که اغلب در اوایل نوجوانی بروز می کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.

افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.

در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است که یکی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

افرادی که به اختلال شخیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها کم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی که در کودکی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.

علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه کوچک، نزاعهای مکرر که اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.

شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یکی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.

   همانطور که در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد که باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است که زمینه ای است برای مطالعات وسیع.

بیان مسأله:

نوجوانی به عنوان دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی، مرحله ای بسیار با ارزش در فرایند رشد و تکامل فرد است. سنین بین 12 تا 19 سالگی همیشه یک مرحله آمادگی برای نوجوانان بوده است تا به تدریج با کسب دانش و تجارب لازم مسئولیت های پخته تر و پیچیده تری را در جامعه بر عهده گیرند. امروز با رشد جمعیت و گسترش شهرها و صنعتی شدن جوامع و تنوع وسایل ارتباط جمعی و نیز دوره های گسترده و متنوع آموزش و پرورش و امکانات شغلی و حرفه ای و تحولات درونی خانواده ها از نظر روانی وعاطفی و غیره، دوره نوجوانی به عنوان یک واقعیت مشخص و معین جای خود را در زندگی هر فرد یافته است و طبیعتاً برای والدین، مربیان تعلیم و تربیت و مسئولان اضطرابها و نگرانیهای زیادی را موجب شده است. نوجوانی نمایانگر رشد نهایی کودکی و آستانه ورود او به مرحله بزرگسالی است. در دوران کودکی، کودک به سرعت رشد می کند و بنیان مفهوم خود نظام ارزشی خویش را در خانواده استوار می سازد. نوجوان در خلال تغییرات روانی- جنسی خود در این دوره کاملا متاثر از باورها، اعتقادات، انتظارات و معیارهای اخلاقی، مذهبی، اجتماعی والگوهای فرهنگی خانواده است. و درست در همین مرحله است که نوجوان با مشکل اساسی بحران هویت مواجه می شود.

ساخت و روابط خانوادگی به ویژه رابطه به ویژه والدین با فرزندان در علت شناسی بزهکاری نوجوانان نقش کلی و بسیار مهمی دارد، خواه رفتار و اعمال ضد اجتماعی نوجوان منشأ و سرچشمه زیستی و بیولوژیکی داشته باشد یا معلول فرایندهای پیچیده اجتماعی باشد، تحقیقات نشان می دهد که شرایط خانواگی به عنوان یک عامل بسیار مهم و موثر در بزهکاری نوجوانان به حساب آمده است.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی یکی از اختلالاتی است که از دوره حساس نوجوانی آغاز می شود و نوجوانان بسیاری در معرض ابتلاء به این اختلال هستند.

   عوامل بسیاری در مبتلا شدن به اختلال شخصیت ضد اجتماعی دخالت دارند که از جمله می توان به روابط خانوادگی تنش زا، بزهکاری، طلاق، از دست دادن والدین اشاره که در این رساله به توضیح تک تک آنها خواهیم پرداخت.

سوالات پژوهشی:

آیا رابطه معناداری میان محرومیت از والد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد؟

آیا رابطه معناداری میان محرومیت از والد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود ندارد؟ 

اهداف تحقیق:

هدف از این تحقیق این است که بدانیم آیا از نظر زمینه های رفتاری و روانی وشخصیتی میان نوجوانان والد دار و بدون والد تفاوتی وجود دارد یا خیر؟

هدف دیگر این است که میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان والد دار و بدون والد تعیین کنیم.

هدف دیگر این است که در صورت مشخص شدن تفاوتها، نتایج در اختیار موسسات و کسانی که در کار تعلیم و تربیت و آموزش نوجوانان هستند، قرار بگیرد تا گامی موثر باشد در تدوین برنامه های منظم برای رفع مسائل و مشکلاتی که ممکن است در میان نوجوانان وجود داشته باشد.

فرضیه های تحقیق:

H0: رابطه معناداری میان محرومیت از والد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد.

H1: رابطه معناداری میان محرومیت از والد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رشته جامعه شناسی با موضوع نقد اثباتگرایی، مارکسیسم و جنبش دانشجویی

مقدمه:

در هر زمانی، جامعه شناسی خاصی شکل گرفته است که یا جمع گرا بوده، مثل نظریات دورکیم و یا فردگرا مثل اسپنسر، و یا بر تسلط ساختار وهنجار، تأکید می‌کردند، مانند پارسونز. آنچه مشخص است، هر گروه، ضمن بررسی یک بعد، ابعاد دیگر را فراموش کرده است. اما در عصر حاضر،تلفیق ابعاد مطرح است . از جمله:تلفیق فرهنگ و عاملیت، توسط مارگارت آرچر، جامعه شناسی چند بعدی جفری الگزندر، تلفیق کنش با نظام، توسط یورگن هابرماس که عضو برجسته‌ای از مکتب فرانکفورت می‌باشد.

مکتب فرانکفورت، مکتبی انتقادی است، که در آلمان، پایه ریزی و تشکیل شد. مبنای اندیشه این مکتب بر اساس نقد و بررسی نظریات متفاوت، شکل گرفت. آن بر سرمایه‌داری ، اثباتگرایی، مارکسیسم و حتی خود جامعه شناسی هم ایراداتی وارد کرده است. در ضمن، بعضی از عناصر فراموش شده، مثل دیالکتیک و ذهن گرایی را دوباره مطرح نموده است . هابرماس اگرچه وارث این مکتب است، ولی در آن، تجدید نظرهایی را اعمال نموده ، وی از اندیشه های مارکس شروع کرد، تا به کنش ارتباطی رسید. او با انتقادات مختلف، نظرات خود را بسط داده است. وی نظریه اثباتی، جزم‌گرایی مارکسیسم، ایدئولوژی گادامر، نظریه سیستم پارسونز، جنبش دانشجویی و جوامع مدرن را مورد انتقاد قرار داده است. هابرماس، نقش بسزایی در جامعه شناسی آلمان ومکتب فرانکفورت و بقای آن داشته است. گرچه بینش انتقادی او، موجب شده که بعضی از فعالیت ها و اقدامات وی را نادیده گیرند.

تحقیق انجام شده، به حول تفکر انتقادی هابرماس می‌چرخد و از انتقادات او، نقد اثباتگرایی، مارکسیسم، جنبش دانشجویی و نظریه سیستم را برگزیده و به توصیف و تشریح آن، پرداخته است.

فصل اول : تفکر جامعه شناسی آلمان :

نویسندگان آلمانی عادت دارند، جامعه شناسان دایره المعارفی قرن 19، جامعه شناسان تحلیلی قرن 20 را از هم جدا کنند. عبارت دایره المعارفی به اثباتگرایان اطلاق می‌شود، از جمله اگوست کنت و دورکیم، اندیشه دورکیم . بدلیل واقعیت جوهری که برای جامعه قائل بود و مفهوم آگاهی جمعی(واجدان جمعی)، مشاجرات بسیاری را بر‌انگیخت «اما بر عکس او، نظریه پردازان فردگرا، این مفهوم را ارایه می‌کنند که انسانها کارکرد جامعه خود را تأمین می‌کنند، اما جامعه‌ای را که عضو عمل کننده آن هستند، نمی‌شناسند.(جامعه شناسی معاصر آلمان ص 6)

تا اواخر قرن 19، چندان اثری از جامعه شناسی در آلمان، به چشم نمی‌خورد. حقوق‌دانان و اقتصاد دانان با مسایل مطرح شده در جامعه شناسی، بطور حاشیه‌ای رفتار میکردند. اما از آغاز قرن 20، بخصوص از جنگ جهانی اول به بعد، آلمانی ها کوشیدند تا علمی‌بنام جامعه شناسی را ایجاد کنند. جامعه شناسی از فرانسه و انگلستان به آلمان کشیده شد.

یکی از خصوصیات متمایز جامعه شناسی آلمان، گرایش فلسفی آن است.

«زومبارت، جامعه شناس غربی ، طبیعت گرایی را در مقابل روح گرایی آلمانی قرار می‌دهد»(جامعه شناسی معاصر آلمان ص 15)او عقیده دارد، که جوهر و اساس اندیشه آلمانی، قادر است تا پس از مرگ افراد هم باقی بماندو مارکسیسم ذره‌ای از روح آلمانی در خود ندارد. آنها تفاهم بکار گرفته شده را با شیوه علوم تجربی، مقایسه می‌کنند و جامعه شناسی را برابر با علم به قوانین می‌دانند. بر عکس آلمان ، جامعه شناسی فرانسوی، به تحصل گرایی تمایل دارد. آلمانی ها جامعه شناسی خود را، علم معرفت‌النفس یا ذهن شناسی می‌دانند . بطور کلی جامعه شناسی آلمان به تفاهم گرایش دارد، که نماینده بارز آن را میتوان ماکس وبر دانست. اندیشه وبری، حتی بعد از مرگش، در سالهای بین دو جنگ جهانی، حاکم بود. «تمام آنها طرز فکر وبر را قبول دارند که یک رابطه آماری ، هر قدر هم قانع کننده باشد، برای ارضای کنجکاوی کافی نیست، ما می‌خواهیم پیوند میان انگیزه و کردار را که رفتار انسانها و در نتیجه خود رابطه آماری را تبیین می‌کند، بفهمیم»(جامعه شناسی معاصر آلمان ص 152)تفهیم، غالباً، آلمانی ها را از پژوهش قوانین معاف می‌دارد، آنها بدنبال تبدیل تاریخ به علم نیستندو علاوه بر تاثیر نهادهای اجتماعی ، کنش احتمالی افراد را در نظر دارند.

دومین خصوصیت جامعه شناسی آلمان، دغدغه های روشی، جستجوی بنیادی فلسفی و انگیزه خود شناسی است. بطوری که این تفکر بصورت یک بیماری ملّی، تجلی یافته است.(جامعه معاصر آلمان ص 159)بعنوان مثال، خود تحلیلی و خودشناسی به فهم و درک بیشتر علوم اجتماعی، کمک می‌کند و دوراندیشی فرد را تقویت می‌کند. از نظر جزموین، نگرانی روش، هیچ ثمری ندارد.

همین نگرش تفهمی، اساس نظرات وانتقادات اعضای مکتب فرانکفورت را پایه ریزی کرد.عقاید هابرماس و روشنفکران ، بیشتر در دوران نازی شکل گرفت، و با روی کار آمدن هیتلر، توسعه مکتب ها و تألیف ها ، با روش خشونت باری متوقف شد.

فصل دوم:تاریخچة مکتب فرانکفورت

سال 1922 فلیکس وایل، سردمدار تأسیس مؤسسه پژوهشهای اجتماعی آلمان گردید. این مکتب، پس از جنگ جهانی اول و بحران های فکری که بر روشنفکران و نگرش سوسیالیستی حاکم بود، به فعالیت پرداخت. هورکهایمر و پولوک، موثر ترین افراد این مکتب به شمار می‌روند. این مؤسسه بطور رسمی‌در 3 فوریه 1923 تأسیس یافت. گرونبرگ در سخنرانی خود در افتتاحیه ساختمان مؤسسه در سال 1924، به جنبه پژوهشی فعالیت های مؤسسه تأکید کرد، هر چند خلاف وضعیت آن زمان آلمان بود، که آموزش را بر پژوهش ترجیح می‌داد. وی سخنرانی خود را با اعتراض مستقیم به مارکسیسم، به پایان برد. سپس مؤسسه شروع به جذب استادیاران جوان نمود، که اکثراً، درگیر سیاستهای چپ بودند، گرچه مؤسسان سعی می‌کردند، آنها را از حزب‌گرایی دور نمایند.

کارل آگوست و تیفوگل، فرانتس پورکنا، ویولیان گومپرز عضو حزب کمونیست بوذند، ولی در مورد عضویت هورکهایمر در این حزب ، جای تردید است. وی در یکی از آثار خود«مدهوشی طبقه بندی کارگر آلمان» علت های تردید خود، در مقابل حزب کارگر را توضیح داده بود .

ابتدا این مؤسسه، نسبت به بازنگری بنیادهای مارکسیسم سنتی، بی علاقه بود، اما با تلاش هورکهایمر، در این زمینه، دیگران نیز با او همراه شدند.

در اواخر سال 1972، پولوگ که بخاطر سکته قلبی گرونبرگ، بسیار پر مشغله بود، در سمینارها به نفع هورکهایمر سخن می‌گفت. در اواخر سالهای بیست، دو نفر دیگر، لئولو ونتال و تئودور ویزن گروند- آدورنو به او پیوستند که در سالهای بعدی نفوذ بسیاری یافتند. آدورنو در سال 1983، رسماً به مؤسسه پیوست. علاقه هورکهایمر، او را بطرف ادبیات و علاقه آدورنو، او را بسوی موسیقی سوق داد.سال 1931بود، که هورکهایمر به ریاست مؤسسه منصوب شد. او در سخنرانیهایش، ابتدا به نظریه فردگرایی ایده آلیسم کلاسیک آلمان و سپس به فروپاشی ایمان، که شوپنت هاور، آنرا بیان کرده بود، پرداخت و همچنین بررسی نظریه پردازان دوران اخیر، از جمله نوکانتیان مکتب ماربورگ و اوتماراشپان، از مکتب فراگیر زندگی اجتماعی. وی فلسفه اجتماعی را نظریه‌ای مادی می‌دانست، نه یک رشته علمی . ‌اساس کار مؤسسه را، پژوهش درباره رفتار کارگران، متکی بر روشهای آماری و پرسشنامه و تفسیرهای مختلف اعلام نمود.

یکی دیگر از اقدامات مؤسسه با ریاست هورکهایمر، توقف نشریه «بایگانی گرونبرگ» بود ومؤسسه در طی دو سال بعد، آثار خود را به شکل مقاله در «مجله پژوهشهای علمی» منتشر کرد. با ورود روانکاوی به مؤسسه، دوران گرونبرگ، سرانجام سپری شد. این تحولات با ورود هربرت مارکوزه، در سال 1932، شتاب بیشتری گرفت.با به قدرت رسیدن نازی ها در سال 1923، این مؤسسه به خطر افتاد.

هورکهایمر در سال 1932 بیشتر بیمار بود، او قبل از روی کار آمدن هیتلر به فرانکفورت بازگشت و به بحث درباره آزادی پرداخت . هنگام بستن مؤسسه، وی به سوئیس رفت . بخش بزرگی از کتاخانه مؤسسه به مکانی دیگر منتقل شد و همچنین سرمایه آن . هورکهایمر، تیلیش، هوگوزیستهایمر، رسماً از دانشگاه اخراج شدند. این مؤسسه، افرادی مثل پل باران را تربیت کرده بود که مؤثر بر علوم اجتماعی امریکا بودند.

مؤسسه، با حمایت های مالی فلیکس وایل و پدرش می‌چرخید، و با این پشتوانه، توانست در ایام تبعید به حیات خویش ادامه دهد. و عامل این حمایت، ضرورت بررسی یهود آزاری، در آلمان بود، که مقداری از زمینه فکری مؤسسه را، در بر می‌گرفت، که در این نقطه با نظرات کارل مارکس، مشترک بودند.

هورکهایمر در همان اثر اولیه‌اش، سرمایه داران یهودی را که بخاطر به خطر افتادن سرمایه خود با یهودستیزی مخالف بودند، سرزنش می‌کرد. اعضاء مؤسسه، در امریکا نسبت به مسائل یهود، بیشتر حساسیت نشان می‌دادند.

علاوه بر تأثیر ایده الیست بر این مکتب، انتقال این مکتب و ورود اعضاء آن به امریکا، تأثیر زیادی بر جریان فکری آن داشت. چون فرانکفورتی‌ها در آنجا با شرایطی روبرو شدند که طبقه کارگری وجود نداشت و پایه های بورژوایی، قوی تر بود.این مکتب، در مراحل تکوینی بعدی خود، کاملاً از نظرات مارکس فاصله گرفت. ولی با سخنان یورگن هابرماس، دوباره جلوه هایی از مارکسیسم پدیدار گشت.هابرماس اظهار داشت، که شباهت بسیاری بین برخی خصوصیات سنت فرهنگی یهود و ایده الیسم آلمان مشاهده می‌شود و مورد اصلی ، این نکته است که یهودیان ، راه نزدیکی به خدا را کلام می‌دانستند.

عواطف انقلابی اعضاء مؤسسه، در اثر هورکهایمر«هاینریشرگیوس» که او این نام را استعاره گرفته بود، کاملاً مشهود بود.

این مکتب می‌توانست بسیار غنی‌تر و قوی‌تر باشد، اگر به سیاست علمی‌خود، بیشتر می‌پرداخت، می‌توان گفت که تبعید افراد آن ، قبل از اخراج توسط نازی ها، آغاز شده بود.

پس از شکست انقلاب آلمان، تعدادی از آنها نسبت به گروهبندی های چپگرا، بیگانه بودند.

انتقال سرمایه مکتب به هلند در سال 1931، یک اقدام زیرکانه بود . مؤسسه توانست در طی چندین سال با شخصیتهای برجسته امریکایی ارتباط نزدیکی برقرار کند. سال 1934 در طی ملاقات هورکهایمر با نیکلاس مورای ‌باتلر، پیشنهاد پیوستن مؤسسه به دانشگاه، از طرف وی، مطرح شد . پس از آن، مارکوزه، لوونتال، پولوک و تیفوگل به امریکا آمدند. موقعیت اعضا این مؤسسه، در مقایسه با اعضاء«دانشگاه در مهاجرت» خیلی بهتر بود و اختلاف این دو علاوه بر عامل ایدئولوژیکی، بیشتر از لحاظ اقتصادی، شدت یافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بررسی سیاست های انرژی اتحادیه اروپا در قبال تحریم های جدید نفتی ایران

بررسی سیاست های انرژی اتحادیه اروپا در قبال تحریم های جدید نفتی ایران

پس ازتصویب تحریم خرید نفت از جمهوری اسلامی در اتحادیه اروپا ، این اتحادیه از ورود نفت ایران به کشورهای اروپایی جلوگیری به عمل آورد. اگرچه براثر تحریم ها درآمدهای نفتی ایران به شدت کاهش یافت و بر اقشار مختلف مردم ایران فشار زیادی وارد آمد، اما این تحریم ها برای اتحادیه اروپا نیز هزینه های بالایی به دنبال داشت و باعث کمبود انرژی در درون این اتحادیه گردید.بررسی سیاست های انرژی اتحادیه اروپا درقبال تحریم های تحمیلی نفتی ایران نشان می دهد که این اتحادیه به دنبال تضمین امنیت عرضه انرژی ، تنوع بخشیدن به عرضه کنندگان انرژی و عقلانی کردن مصرف انرژی می باشد.در تحقیق حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به این سوال ، که « اتحادیه اروپا بعد از تحریم های نفتی ایران چه اقداماتی در راستای تأمین انرژی مورد نیاز خود انجام می دهد؟ » ، چنین پاسخ داده می شود که ، با توجه به اهمیت انرژی و امنیت عرضه نفت و گاز برای اتحادیه اروپا ، این اتحادیه پس از تحریم های اخیر علیه ایران دسترسی پایدار به منابع انرژی و تنوع بخشی به این منابع را به صورت جدی تر دنبال می کند.

توجه : فرمت پایان نامه ورد ( قابل ویرایش ) میباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰