تاریخچه در جهان:
سیر تاریخی گذران اوقات فراغت:
درباره اینکه اصولاً زمان فراغت پدیده خاص جامعه صنعتی است، تمام پژوهشگران هم داستان نیستند بلکه برخی از آنها معتقدند که زمان فراغت در تمام مراحل تاریخی زندگی بشر وجود داشته ولی تفاوتهایی اساسی با اوقات فراغت عصر صنعتی داشته است.
«در روزگاری که کشاورزی بنیان اقتصادی بیشتر جوامع را تشکیل میداد، در تمامی روزها و فصول سال کار انجام میشد با این تفاوت که در هوای خوب آهنگ کار تند بود و در هوای بد این آهنگ به کندی میگرایید، در تمدن کشاورزی، پیشرفتهای فنی توانسته بود تنها اندکی بر کارایی نیروی به دست آمده از فعالیت انسان و حیوان بیفزاید. اما ابزارهای فنی آن روزگار همانند گاوآهن و خیش برای آزاد ساختن آدمی از تلاش معاش کافی نبود» (توکل 1375، ص 102)
در این دوران به لحاظ ویژگیهای کار و اشتغال هنوز نمیتوان از فراغت به مفهومی که امروزه از آن مقصود است سخن گفت.
ژوفردومازدیه: « در ادوار گذشته کار و بازی اغلب با یکدیگر پیوند داشتند و فراغت اصطلاحی نیست که بتوان در مورد جوامع گذشته به کار برد. کار و بازی در آن بخشی از مراسم مذهبی بوده که انسانها به لحاظ آفرینش با ارواح نیاکان خود برپا میکردند و حتی جشنهای مذهبی نیز تجسم از کار و بازی بودند و هیچ تضادی میان آن دو وجود نداشت.»
در رابطه با جشنهای برپا شده در آن دوران دومازدیه میگوید: در طول سال یک رشته «روز آیین» و «روز جشن» وجود داشت. روز آیین به مذهب تعلق داشت حال آنکه روز جشن اغلب فرصتی بود برای صرف مقدار عظیمی نیرو (گذشته از غذا) و از اینرو نقطهای مقابل زندگی روزمره به شمار میرفت. لیکن جنبه آیینی این مراسم را هرگز نباید نادیده گرفت. این مراسم ریشهشان در مذهب بود نه در فراغت. لذا اگر چه تمدنهای اروپایی در سال تا پیش از 150 روز بدون کار بودند لیکن نمیتوانیم برای استفادهای که در آن زمان از این روزها میکردند مفهوم فراغت را بکار ببریم.
در حالیکه وبلن معتقد بود که «جادوگران قبائل از کار معاف بودند چرا که جزو طبقه ممتاز محسوب میشدند و صرفاً به اجرای کارهای سحرآمیز مذهبی
میپرداختند در نتیجه مورد احترام افراد قبیله بودند». در حالیکه دومازدیه معتقد است که «وظایف جادوگران برای جامعه کاملاً ضروری بوده پس اصولاً در چنین شرایطی زمان فراغت مفهوم نداشته است.
برخی از محققین که نماینده آنان را میتوان «گرازیا» معرفی نمود، «فراغت را تا آن شیوه زندگی دنبال میکنند که برخی از طبقات اشرافی در طول تمدن مغرب زمین از آ« بهرهمند بودهاند. ولیکن افرادی چون دومازدیه با این نظریه مخالف بوده و اعتقاد دارند که به زمان بیکارگی فیلسوفان یونانی در عهد باستان و نجیبزادگان قرن 16 هیچ وقت نمیتوان فراغت اطلاق نمود چراکه آنها بیکارگی خود را با کار غلامان و دهقانان بدست میآوردند و این زمان بیکارگی نه مکمل کار آنها بود و نه پاداش آنها، بلکه تماماً جای کار را گرفته است. لذا به فعالیتهای این قشر که عمدتاً در بیکاری خلاصه میشده عنوان فراغت جایز نبوده چرا که فراغت به مفهوم امروزین آن با کار ملازمهای تنگاتنگ دارد. به طور کلی در حکومتهای اشرافی گذشته فعالیتهای فراغت صرفاً مخصوص طبقات مرفه بوده به طوری که بعنوان مثال در روم و یونان دریدن مسیحیان توسط شیران، بازیهای گلادیاتورها و کشتن انسانهای برده توسط شیران و حیوانات درنده در آمفیتئاترها از این قبیل است. بتدریج با گذشت زمان تغییراتی در این روند بعمل آمد به طوریکه در قرن 12 و 13 انواع توپ بازی رواج پیدا کرده و زمینها و جایگاههایی سرپوشیده جهت تماشاچیان برپاگردید و در دوران قرون وسطی ورزشهایی چون تیراندازی با تیر و کمان و یا در حال سواری یا روی آب از جمله فعالیتهای فراغت بوده که در هر حال مختص طبقه اشراف بوده. در قرن 17 م. از جمله فعالیتهای فراغت، گفت و شنود در سالهای مخصوص و در جشنها، تئاتر و نمایشنامهها از جمله نمایشنامههای شکسپیر و مولیر و راسین بوده که عمدتاً مخصوص طبقات ممتاز بوده است».
و اما تحولات دوره رنسانس در کنار اختراع ابزارهای فنی نوین مانند ماشین بخار و پیشرفت علم جدید در سدههای 16 و 17 م. دوران جدیدی را پایهگذاری کرد که «تمدن صنعتی» نام گرفت. این دگرگونیها سبب شد تا جهتگیری جدیدی پدید آید که در جهان قدیم وجود نداشت و آن عبارت بود از «تأکید فزاینده برکاربرد معرفت علمی در حل مسائل مربوط به کنترل، انسان بر محیط.» (توکل، 1370، ص102) همچنین انقلاب کبیر فرانسه (1789) م. و در هم ریختن دنیای کهن از یک طرف و بروز «منشور حقوق بشر» و درهم ریختن نظام فئودالی و سنتهای کهنه و به وجود آمدن سرمایهداری به مثابه نظامی جدید و رشد شهرها از طرف دیگر در پدیده اوقات فراغت تغییرات برجستهای را به وجود آورد.
«بنابراین فراغت پدیدهای است که با تمدن صنعتی پیوند دارد. در چنین تمدنی دو شرط لازم برای پیدایش اوقات فراغت تحقق یافته است. نخست کار از شکل اجبار فرهنگی و اجتماعی به درآمده و شکل مسئولیت آزاد فرد را دارد. (هر چند گزینش فردی در این زمینه تا اندازه زیادی از سوی ضرورتهای اجتماعی تعیین میگردد.) شرط دوم، جداشدن کار از فعالیتهای دیگر انسان است. سازمانیافتگی کار به شکلی است که چه از جنبه نظری و چه از جنبه علمی از وقت آزاد جدا شده است. از نظر دومازدیه این دو شرط ضروری تنها در زندگی اجتماعی تمدنهای صنعتی و پس از صنعتی وجود دارند و نبود آنها در تمدنهای باستانی و کشاورزی سنتی به معنای نبود فراغت است. بعبارت دیگر تحولاتی مانند «افزایش سالهای تحصیل (دبستان تا دانشگاه) و در نتیجه دیررس انسان به بازار کار، افزایش سن ازدواج و بهبود سطح زندگی سبب شده تا میزان وسیعی از زمان آغاز شود. دیگر انسان جدید از کودکی مستقیماً به بزرگسالی قدم نمینهد، بلکه سالیانی چند در زندگی او تجلی مییابد که با فقدان یا کمی مسئولیت مترادف است و در آن اوقات فراغت سهم بزرگی دارد. (ساروخانی، 1370، ص 764)
مشخصات فراغت در دوران جدید:
تحولات و دگرگونیها سریع صنعتی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی را دربرداشت. که بر چگونگی اوقات فراغت مردم تأثیراتی را برجای گذاشت. برای مثال، مکانیزه شدن صنایع و ایجاد امکانات رفاهی و نظایر آن که موجب تغییر سبک زندگی مردم از قبیل کوچکتر شدن ابعاد خانواده و تغییر روابط همبستگی افراد با یکدیگر شد. در حالی که در گذشته روابط همبستگی و خانوادگی افراد با یکدیگر نقش بارزی در گذران اوقات فراغت مردم داشت. به همه اینها مکانیزه شدن وسایل رفت و آمد ظهور سینما و فعالیتهای مختلف در قرون اخیر، اختراع تلویزیون در سال 1946 را که بیش از هر تکنیک دیگری بر اوقات فراغت مردم مؤثر بود را میتوان افزود. البته پیشرفت تکنیک تنها عامل نبوده است بلکه احتیاجات اجتماعی و روابط میان قدرتهای اجتماعی زمان را نیز برآورد، زمان آزاد باید به حساب آورد. محیط اجتماعی و اقتصادی تکنولوژی نیز در انتخاب نوع امکانات فراغت تأثیر بسیاری دارند.
«از مشخصات اساسی فراغت در جهان کنونی این است که در جوامع رشد یافته دیگر به طبقات ممتاز و متنعم اختصاص ندارد و به طبقات دیگر تعمیم یافته است و با توسعه صنعت تکامل فنی نه فقط گسترش مییابد بلکه افزایش پیدا میکند. شاخص دوم این است که در سابق اگر طبقات کهتر جامعه از لحظات محدود آزادگی و آسودگی برخوردار بودند، این اوقات درون خانه و خانواده صرف میشد و صورت غیررسمی و خودمانی داشت و به همنشینی و محاوره، با خویش و پیوند با دوست و همسایه میگذشت. با پیشرفت جوامع و پراکندگی وظایف خانواده، مندرجاً جنبه رسمی و در اموری تجاری پیدا کرد و جزو وظایف مؤسسات خاص درآمد. شاخص سوم عبارت است از به کار بردن روز افزون وسایل و اسباب ماشین چون اتومبیل، رادیو و تلویزیون و مانند آن که هر یک در گذران اوقات آسایش سهمی بزرگ و نقشی نمایان دارند. تحول دیگر اهمیت خاصی است که در حیات فردی و اجتماعی احراز کرده چنانکه
تعداد صفحات : 43
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.
توجه : این فایل با بهترین کیفیت قابل پرینت میباشد.