الف) تأکید برعوامل اقتصادی و اجتماعی
(تدااسکاچپل) وی درکتابی تحت عنوان دولتها و انقلاب های اجتماعی ضمن رد ادعای ارادی بودن انقلاب وقوع انقلاب را از پیش تعیین شده می داند و آنرا براساس عوامل ساختاری تحلیل می کند. زیرا وی به نوعی یکی از اصحاب مکتب مارکسیسم ساختاری و تحت تأثیر آنها می باشد. وی نقش انقلابیون را درجریان انقلاب نفی کرده و معتقد است که انقلاب ها ساخته نشده بلکه بوجود می آیند. این تحلیل کلی وی از انقلاب می باشد اما ایشان مقاله ای درسال 1982 تحت عنوان «دولت رانتی و اسلام شیعی» درانقلاب ایران نوشته که کاملاً درآن به وضوح به نقش اراده و آگاهی و رهبر درانقلاب ایران واقف است. و نظریه ساختاری خود را درمورد انقلاب ایران نقض کرده و تنها انقلاب آگاهانه را انقلاب ایران می داند ضمن اینکه نقش عوامل ساختاری را در ایجاد انقلاب اسلامی نفی نمی کند. عواملی مانند صنعتی شدن، مهاجرت، اصلاحات ارزی، عدم دخالت روحانیون درفعالیتهای مختلف جالب است که وی نقش مساجد را و مخصوصاً شکل فرهنگی تاریخ تشیع و حضرت امام حسین را درجریان انقلاب مؤثر میداند. نقطه ضعف نظریه اسکاچپل درمورد انقلاب عدم اشاره وی به نقش رژیم پهلوی و آمریکا دراین مقاله می باشد که به نوعی یک دترمنیسم پنهان درآن دیده می شود.
ب)عوامل روانشناسی فردی و اجتماعی انقلاب اسلامی
مارویل زونیس کتاب وی در تحلیل انقلاب که با محوریت نقش شاه و تصمیمات او نوشته شده کتاب «شکست شاهانه» می باشد وی دراین کتاب به بررسی شخصیت شاه از جنبه های روانی و اجتماعی پرداخته و خلقیات وی و اعضای خانواده اش را به عنوان عامل اصلی انقلاب مطرح می کند. وی حتی نحوه تربیت شاه درخانواده را که موجب شده فردی مردد و فاقد اعتماد به نفس باشد را در جریان انقلاب موثرمی داند. سپس زونیس از وجود عواملی نام می برد که به شاه قدرت اعتماد به نفس می داند. و در نبود آنها شاه به معظل اساسی فکری دچار شده و همه اینها را عامل انقلاب می داند. این عوامل عبارتند از:
ارنست برون که دوران کودکی وی باشاه سپری شده و مشاور او بوده است
اسدالله علم که شاه از همه بیشتر به او اعتماد داشت و درجریان قیام پانزده خرداد با سرکوبی آن بزرگترین خدمت را به شاه کرد.
اشرف خواهر دوقلوی شاه که یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران که ملقب به پلنگ سیاه می باشد و مردم فوق العاده نسبت به او حساس بودند.
جالب است که زونیس حمایت الهی را یکی از عوامل اعتماد به نفس شاه می داند و این نشان می دهد که مطالعات وی در جریان انقلاب ضعف دارد زیرا وی به اقدامات ضد مذهبی شاه اصلاًتوجه نکرده است.
آمریکا شاه که خود را عامل آمریکا می داند و رؤسای جمهوری امریکا برای وی چهره ای پدر مانند بوده که جایگزین پدر او شده اند ضعف نظریات زونیس در عدم توجه وی به خصوصیات و ویژگی ها و اقدامات انقلابیون می باشد.
ج) عوامل مذهبی و سنتی
بنوعزیزی یکی از تحلیل های جالب و به عقیده من تا حدی واقع بینانه تحلیل عزیزی از انقلاب ایران می باشد وی که از نظریه پردازان مکتب نوسازی جدید در توسعه است اهمیت زیادی را برای نقش سنت درجریان توسعه قائل بوده و معتقد است که این عامل برخلاف تصور می تواند به عنوان عامل توسعه باشد تا مانع توسعه. درهمین زمینه بررسی تجدید حیات جنبش های سنت گرا را آغاز کرده و انقلاب ایران را به عنوان یکی از برجسته ترین طغیانهای تجدید حیات اسلامی مورد بررسی قرار داده است وی تصور غربی ها را از افراطی و واپس گرا بودن انقلاب ایران اظهار نظری یکطرفه می داند و درهمین زمینه مواردی چند را مطرح می کند. نخست تغییر و تحولات ساختاری که به نفع عوامل غرب زده و طبقات بالای شهری انجام می شود وموجب نارضایتی مردم می شود. دوم درنتیجه این تحولات نوسازی
تعداد صفحات : 13
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش ) میباشد.
توجه : این فایل با بهترین کیفیت قابل پرینت میباشد.